الگوی برگشتی و نقش آن در معاملات
الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال به الگوهایی اطلاق میشود که به نشانههایی از تغییر جهت ترند یا برگشت قیمت اشاره میکنند. این الگوها معمولاً پس از یک حرکت قیمتی قوی و مستمر به وجود میآیند و به معاملهگران کمک میکنند تا زمان مناسبی برای ورود یا خروج از یک موقعیت معاملاتی را تعیین کنند.
نقش اصلی الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال، پیشبینی برگشت روند است. در حالت عادی، بازارهای مالی عموماً در یک جهت خاص حرکت میکنند، مانند صعود یا نزول. اما هر چند وقت یا بعد از حرکت قیمتی قوی، ممکن است بازار به سمت مخالف بازگشت داشته باشد. در این زمان، الگوی برگشتی به عنوان سیگنالهای معاملاتی برای تغییر جهت ترند مورد استفاده قرار میگیرند.
با شناخت و تشخیص الگوی بازگشتی، معاملهگران میتوانند به طور فعال و بهینه در بازارهای مالی عمل کنند. با تشخیص یک الگوی بازگشتی صعودی در نزدیکی دره های پیشین، معاملهگران میتوانند به تدریج پوزیشنهای خرید را افزایش داده و از تغییر جهت قیمت به سمت بالا سود ببرند. از طرف دیگر، با تشخیص یک الگوی بازگشتی نزولی در نزدیکی قله ها، معاملهگران میتوانند پوزیشنهای فروش را افزایش داده و از تغییر جهت قیمت به سمت پایین سود ببرند.
الگوی برگشتی مختلف وجود دارند، از جمله الگوهای مبتنی بر نمودارها مانند سر و شانهها، مثلثها، و کپهها، و همچنین الگوهای مبتنی بر کندلهای ژاپنی مانند الگوهای چکش، مرد آویزان و ستاره دنباله دار. با درک و شناخت این الگوها، معاملهگران میتوانند تغییرات روند قیمت را بهتر پیشبینی کرده و به طور دقیقتر و زمانبندی شدهتر عمل کنند.
اصول اساسی الگوی برگشتی و علت بروز آنها
اصول اساسی الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال عموماً بر پایه دو مفهوم اساسی، یعنی پشتیبانی و مقاومت و نیازمندیهای علمی بازار، توسعه مییابند. علت بروز الگوی برگشتی نیز به عواملی مرتبط با رفتار روانی و رفتار قیمت در بازارهای مالی برمیگردد. در ادامه توضیحات بیشتری راجع به این اصول و علت بروز الگوی برگشتی ارائه میدهم:
سطوح حمایت و مقاومت
سطوح حمایت: در بازارهای مالی، سطح حمایت به سطحی از قیمت اطلاق میشود که در آن تقاضای خرید برای یک دارایی به طور قابل توجهی وجود دارد. اگر قیمت به سمت پایین حرکت کند و به سطح حمایت برخورد کند، این میتواند یک علامت برگشت قیمت و ظهور الگوی بازگشتی باشد. یعنی احتمال معکوس شدن قیمت در این سطح بیشتر از سایر قیمت هاست و همین مورد در مورد سطح مقاومت هم وجود دارد.
سطح مقاومت: سطح مقاومت به سطحی از قیمت اطلاق میشود که در آن تقاضای فروش برای یک دارایی به طور قابل توجهی وجود دارد. اگر قیمت به سمت بالا حرکت کند و به سطح مقاومت برخورد کند، این میتواند یک علامت برگشت قیمت و ظهور الگوی بازگشتی باشد.
درک درست شرایط بازار
بازارهای مالی تحت تأثیر متغیرهایی هستند که معاملهگران و سرمایهگذاران براساس آنها عمل میکنند. این متغیرها ممکن است به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه و یا در بازههای زمانی بلندتری به وجود آیند.
علمیترین رویکرد در تحلیل تکنیکال برای شناسایی الگوی برگشتی، استفاده از نمودارهای قیمتی و شاخصهای تحلیل تکنیکال است. با تحلیل روند قیمت و شاخصهای تکنیکال مختلف، معاملهگران میتوانند الگوی برگشتی را شناسایی و برآوردی از رفتار آینده قیمت داشته باشند.
علل بروز الگوی برگشتی در بازارهای مالی شامل موارد زیر است:
تغییر در تقاضا و عرضه: الگوی برگشتی ممکن است به نتیجه تغییر در تقاضا و عرضه در بازارها برگردد. تغییر در تقاضا و عرضه میتواند به عوامل اقتصادی، سیاسی، یا جهانی مربوط باشد.
تشخیص خریداران و فروشندگان: الگوی برگشتی نشاندهنده تغییر در نفوذ و قدرت خریداران و فروشندگان در بازار میباشند. این تغییرات ممکن است ناشی از تغییر در سنتیمنت و رفتار معاملهگران باشد.
اصلاح قیمت: بعد از حرکت قیمتی قوی و پیوسته، ممکن است بازار به سمت اصلاح قیمت قیمت حرکت کند. این اصلاح میتواند باعث بروز الگوی بازگشتی شود.در آموزش پرایس اکشن به صورت مفصل در این مورد صحبت شده است.
از طریق شناخت اصول اساسی الگوی بازگشتی و درک علل بروز آنها، معاملهگران میتوانند بهبود دقت پیشبینی و زمانبندی خود را در بازارهای مالی بهبود بخشند.
شناسایی و تفسیر الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال بسیار مهم و حیاتی است برای تصمیمگیریهای معاملاتی درست. در ادامه، برخی از اهمیتهای شناسایی و تفسیر این الگوها برای تصمیمگیریهای معاملاتی را بررسی میکنیم:
تشخیص نقاط ورود و خروج: الگوی برگشتی معمولاً به معاملهگران کمک میکنند تا نقاط ورود و خروج معاملات را تعیین کنند. با شناسایی الگوی برگشتی، میتوان به نقاط ورود به بازار (مانند خرید یا فروش) و نقاط خروج (مانند تثبیت سود یا قطع ضرر) نزدیکتر شد و در نتیجه، تصمیمگیریهای معاملاتی دقیقتری را انجام داد.
افزایش قدرت پیشبینی: با شناسایی الگوی برگشتی، معاملهگران قادر خواهند بود بهبود قدرت پیشبینی در خصوص رفتار آینده قیمت داشته باشند. زمانی که یک الگوی بازگشتی شناسایی میشود، این به معاملهگران اجازه میدهد تا بر اساس نمودار قیمت، میانگینهای متحرک، شاخصهای فنی و سایر عوامل، احتمال بروز روند بعدی را بهتر تخمین بزنند. لزوم اتفاق بازگشت روند وجود ندارد فقط ما در نزدیکی این سطوح هشیار تر تصمیم گیری می کنیم.
شناسایی فرصتهای معاملاتی: الگوی برگشتی میتوانند به معاملهگران کمک کنند تا فرصتهای معاملاتی مهم را شناسایی کنند. با توجه به شناسایی الگوی برگشتی، معاملهگران قادر خواهند بود تا در موقعیتهایی که قیمت به سمت برگشت تغییر میکند، اقدامات معاملاتی مناسبی را انجام دهند و از فرصتهای سودآور بهرهبرده شوند.
مدیریت ریسک بهتر: با شناسایی الگوی برگشتی، معاملهگران میتوانند مدیریت ریسک بهتری داشته باشند. با تفسیر درست الگوی برگشتی، میتوان به معاملهگران کمک کرد تا سطوح حمایت و مقاومت مهم را شناسایی کرده و در نتیجه، سطوح حد ضرر و حد سود را بهبود بخشند.
تشخیص الگوهای برگشتی
روشهای تشخیص الگوهای بازگشتی در نمودارهای قیمت ممکن است به شکلهای مختلف صورت گیرد. در ادامه، چند روش رایج برای تشخیص الگوهای بازگشتی در نمودارهای قیمت را بررسی میکنیم:
تشخیص الگوهای نموداری: الگوهای بازگشتی معمولاً در نمودارهای قیمت به شکل الگوهای خاصی نمایش داده میشوند. برخی از الگوهای معروف شامل سر و شانهها، مثلثها، کپهها، و میلههای معکوس هستند. برای تشخیص این الگوها، معاملهگران نیاز دارند به صورت دقیق به شکل و الگوی قیمت در نمودار توجه کنند و با استفاده از خطوط روند و سطوح پشتیبانی و مقاومت، الگوهای بازگشتی را شناسایی کنند.
استفاده از اندیکاتور های تکنیکال: اندیکاتورهای تکنیکال میتوانند نقش مهمی در تشخیص الگوهای بازگشتی ایفا کنند. از جمله اندیکاتورهای تکنیکال معروف میتوان به میانگین متحرک، نیمکت، شاخص استوکاستیک و شاخص قدرت نسبی (RSI) اشاره کرد. با استفاده از این شاخصها و ترکیب آنها با نمودار قیمت، معاملهگران میتوانند سیگنالهای معاملاتی بر اساس الگوهای بازگشتی را تشخیص دهند.
الگوهای کندلهای ژاپنی: الگوهای کندلهای ژاپنی نیز میتوانند به عنوان نشانگرهایی برای تشخیص الگوهای بازگشتی در نمودارهای قیمت مورد استفاده قرار بگیرند. مثلاً الگوهای معروف مانند engulfing، hammer، و doji میتوانند به عنوان سیگنالهایی برای بروز الگوهای بازگشتی در نمودارهای کندلهای ژاپنی عمل کنند.
ترکیب اندیکاتورها و الگوها: یکی از روشهای قوی برای تشخیص الگوهای بازگشتی در نمودارهای قیمت، ترکیب شاخصهای فنی و الگوهای نموداری است. با ترکیب شاخصهایی مانند نیمکت و میانگین متحرک با الگوهای نموداری مانند سر و شانه، معاملهگران میتوانند سیگنالهای قویتر و قابل اطمینانتر برای بازگشت قیمت را تشخیص دهند.
در هر صورت، تشخیص الگوهای بازگشتی نیازمند تمرکز و تجربه است. معاملهگران باید به دقت نمودار قیمت را بررسی کنند، حرکت قیمت را به درستی تفسیر کنند، و الگوهای بازگشتی را با دقت شناسایی کنند تا تصمیمگیریهای معاملاتی صحیح و موفقی داشته باشند.
عوامل کلیدی در تحلیل الگوهای بازگشتی شامل ساختار قیمت، حجم معاملات، و تایم فریم ها هستند. در ادامه، به بررسی این عوامل و نقش آنها در تحلیل الگوهای بازگشتی میپردازیم:
ساختار قیمت: ساختار قیمت به شکل و الگوی حرکت قیمت در بازار اشاره دارد. در تحلیل الگوهای بازگشتی، نمودار قیمت را به دقت مورد بررسی قرار میدهیم تا الگوهایی که به نشانه برگشت قیمت هستند، شناسایی شوند. مثلاً در الگوی سر و شانه، ساختار قیمت شامل سه قله است که بازه زمانی شکل گیری قله میانی کمتر از دو قله دیگر است.
حجم معاملات: حجم معاملات نشاندهنده قدرت و تأیید الگوهای بازگشتی است. اگر هنگامی که یک الگوی بازگشتی شکل میگیرد، حجم معاملات نیز بیشتر شود، این میتواند تأییدیه برای قدرت و قابلیت ادامه الگو باشد. به عبارت دیگر، حجم بالا همراه با الگوی بازگشتی میتواند تأیید کننده قدرت بازگشت قیمت باشد.
تایم فریم: فاصله زمانی بین الگوی بازگشتی و روند قبلی قیمت نیز میتواند اطلاعات مفیدی درباره اهمیت الگوی بازگشتی و قابلیت پیشبینی آنها ارائه کند. برخی الگوهای بازگشتی نیاز به فاصله زمانی طولانی برای قدرت و اعتبار بیشتر دارند، در حالی که برخی دیگر الگوها به فاصله زمانی کوتاهتر و نزدیکتر به الگوی قبلی نیاز دارند. در آموزش فارکس و آموزش امواج الیوت هم توضیح داده ایم که اهمیت تایم فریم چقدر بالاست.
با ترکیب این عوامل کلیدی، معاملهگران قادر خواهند بود الگوهای بازگشتی قوی را شناسایی کرده و به تصمیمگیریهای معاملاتی درستتری برای ورود یا خروج از بازار بپردازند. همچنین، توجه به تغییرات در ساختار قیمت، حجم معاملات و فاصله زمانی، به معاملهگران کمک میکند تا سیگنالهای قویتری را در تحلیل الگوهای بازگشتی تشخیص دهند.
الگوهای پرایس اکشنی
الگوهای نمودار شمعی
شرایط موجود در کنار یک الگوی بازگشتی، مانند جهت قبلی ترند و حجم معاملات، اهمیت بسیاری در تحلیل الگوهای بازگشتی دارند. این شرایط میتوانند به تأیید و تقویت الگوی بازگشتی کمک کنند و به معاملهگران اطمینان بیشتری در تصمیمگیری معاملاتی بدهند. در ادامه، برخی از اهمیتهای متناسبات موجود در کنار یک الگوی بازگشتی را بررسی میکنیم:
جهت قبلی روند: جهت قبلی روند، به عنوان جهت حرکت قیمت قبل از الگوی بازگشتی، میتواند در تأیید الگوی بازگشتی نقش مهمی داشته باشد. به طور کلی، الگوهای بازگشتی به عنوان نشانگر تغییر جهت روند در بازار عمل میکنند. بنابراین، اگر الگوی بازگشتی با جهت قبلی روند هماهنگی داشته باشد، اعتماد معاملهگران به صحت و قدرت الگو افزایش مییابد.
حجم معاملات: حجم معاملات نیز میتواند در تأیید الگوی برگشتی نقش بسیار مهمی داشته باشد. اگر حجم معاملات در زمان شکلگیری الگوی بازگشتی بیشتر از حجم معمول باشد، این میتواند به تأیید قدرت و قابلیت ادامه الگو کمک کند. حجم بالا همراه با الگوی بازگشتی نشاندهنده مشارکت فعالیت معاملاتی بیشتر است و احتمال ادامه روند جدید بعد از الگو را افزایش میدهد.
شرایط زمانی: شرایط زمانی بین الگوی بازگشتی و الگوهای قبلی نیز اهمیت دارد. در برخی الگوهای بازگشتی، فاصله زمانی بین الگو و الگوهای قبلی میتواند به تأیید و قدرت الگو کمک کند. برای مثال، یک الگوی سر و شانه که در مدت زمان طولانی شکل میگیرد، احتمال ادامه تغییر جهت قویتری دارد نسبت به الگوی مشابهی که در مدت زمان کوتاهتر شکل میگیرد.
در کل، شرایط موجود در کنار یک الگوی بازگشتی میتوانند به تأیید و قدرت الگو کمک کنند و اعتماد معاملهگران به صحت و قابلیت ادامه الگو را افزایش دهند. این عوامل، به معاملهگران اطلاعات مفیدی درباره قوت و قدرت الگوهای پرایس اکشن ارائه میدهند و در تصمیمگیری معاملاتی موفقتری کمک میکنند.
برای جلوگیری از سیگنالهای نادرست و کاهش ریسکهای مرتبط با تفسیر الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال، میتوانید از راهنماها و راهکارهای زیر استفاده کنید:
1. آموزش و مطالعه: اطمینان حاصل کنید که درک کاملی از الگوهای بازگشتی و روشهای تشخیص آنها دارید. این شامل مطالعه کتابها، مشارکت در دورههای آموزشی و آشنایی با منابع آموزشی آنلاین است. با داشتن پایه ای قوی در تحلیل تکنیکال، احتمال سیگنالهای نادرست کاهش مییابد.
2. استفاده از تأییدیهها: همواره سعی کنید تأییدیههای دیگری در کنار الگوهای بازگشتی داشته باشید. این میتواند شامل استفاده از اندیکاتورها، سطوح حمایت و مقاومت، و تحلیل نمودارهای دیگر باشد. با افزایش تأییدیهها، احتمال سیگنالهای نادرست کاهش یافته و اطمینان معاملاتی بیشتری خواهید داشت.
3. مدیریت ریسک موثر: اهمیت مدیریت ریسک در تحلیل تکنیکال بسیار بالاست. استفاده از حد ضرر، تعیین سطوح برداشت و تثبیت سود به موقع میتواند از خطرات مرتبط با سیگنالهای نادرست جلوگیری کند.
آزمون و تأیید: قبل از ورود به معامله بر اساس یک الگوی بازگشتی، به طور دقیق آن را آزمایش و تأیید کنید. استفاده از دادههای تاریخی، نمودارهای دمو، و تمرین در شرایط بازار مختلف میتواند به شما کمک کند تا مطمئن شوید که سیگنالها به درستی تشخیص داده میشوند.
استفاده از مدلهای مولفهای: به جای بررسی تنها یک الگوی بازگشتی، سعی کنید الگوها را به عنوان یک مولفه از تحلیل تکنیکال بررسی کنید. با استفاده از مدلهای مولفهای و ترکیب الگوها، شاخصها و سایر ابزارها، سیگنالهای معاملاتی دقیقتری خواهید داشت.
رصد مستمر بازار: نباید به یک الگوی بازگشتی وابسته شوید و تنها به آن اکتفا کنید. رصد مستمر بازار، مشاهده روند قیمت و نمودارها، و بهروزرسانی اطلاعات درباره شرایط بازار، میتواند به شما کمک کند تا سیگنالهای نادرست را تشخیص داده و ریسک معاملاتی را به حداقل برسانید.
در کل، برای جلوگیری از سیگنالهای نادرست و کاهش ریسکها در تفسیر الگوهای بازگشتی، آموزش، تأیید، مدیریت ریسک موثر و رصد مستمر بازار بسیار اهمیت دارند. همچنین، استفاده از تأییدیهها و مدلهای مولفهای میتواند به دقت و صحت تحلیل شما کمک کند.
استراتژیهای معاملاتی که با استفاده از الگوهای بازگشتی قابل استفاده هستند، شامل نقاط ورود و خروج، سطوح حد ضرر و هدف سود هستند. در ادامه به توضیح این استراتژیها میپردازیم:
نقاط ورود و خروج
یکی از استراتژیهای رایج برای معامله با الگوهای بازگشتی، تعیین نقاط ورود و خروج معاملات است. با شناسایی الگوی بازگشتی و تأیید آن با استفاده از شاخصها و تحلیل تکنیکال دیگر، معاملهگر میتواند نقطه ورود مناسب را تعیین کند. معمولاً نقطه ورود در نزدیکی شکست سطح حمایت یا مقاومت، ایجاد الگوی دیگر یا تأیید با استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال مشخص میشود. نقطه خروج نیز معمولاً با شکست سطح مقاومت یا حمایت، ایجاد الگوی معکوس یا ایجاد سیگنال خروج دیگر مشخص میشود.
سطوح حد ضرر
حدضرر ، سطحی است که معاملهگران در صورت عدم موفقیت معامله، سود خود را حفظ کرده و خسارت را محدود میکنند. استفاده از استپ لاس در معاملات الگوهای بازگشتی، به معاملهگران کمک میکند تا ریسک خود را کنترل کرده و بهبود در مدیریت سرمایه خود بدست آورند. سطح حد ضرر معمولاً در نزدیکی سطح ورود تعیین میشود و به مرور زمان با حرکت قیمت تغییر میکند.
هدف سود
هدف سود یا سطح خروج معامله، سطحی است که معاملهگران برای به دست آوردن سود خود تعیین میکنند. در استراتژیهای معاملاتی با الگوهای بازگشتی، هدف سود ممکن است بر اساس سطوح قبلی حمایت و مقاومت، الگوهای دیگر، نسبت سود به ریسک و یا استفاده از اصول تحلیل فنی تعیین شود.
به طور کلی، استفاده از الگوهای بازگشتی در استراتژیهای معاملاتی به معاملهگران کمک میکند تا نقاط ورود و خروج معاملات را تعیین کنند، ریسک خود را کنترل کنند و هدف سود خود را تعیین کنند. این استراتژیها به معاملهگران اطمینان بیشتری در تصمیمگیری معاملاتی میدهند و کمک میکنند ریسک و سود خود را بهبود بخشند.
یکپارچهسازی سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند خطوط روند، میانگینهای متحرک و نوسانگرها با الگوهای بازگشتی میتواند به شما در افزایش دقت تحلیل و تصمیمگیری معاملاتی کمک کند. ما در پکیج آموزش فارکس به صورت مفصل در این مورد صحبت کرده ایم اما به صورت خلاصه در ادامه توضیحی درباره نحوه یکپارچهسازی این ابزارها با الگوهای بازگشتی آمده است:
خطوط روند
خطوط روند، که شامل خط حمایت و مقاومت میشوند، نشاندهنده جهت عمومی حرکت قیمت است. با استفاده از خطوط روند در کنار الگوهای بازگشتی، میتوانید تأییدیههای قویتری برای الگوهای بازگشتی بدست آورید. به طور مثال، وقتی الگوی بازگشتی با شکست خط مقاومت در یک روند نزولی همراه میشود، این تأییدیه نشاندهنده افزایش قدرت و اهمیت الگو است.
میانگینهای متحرک
میانگینهای متحرک، که شامل میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی میشوند، میتوانند به عنوان سطوح حمایت یا مقاومت در کنار الگوهای بازگشتی استفاده شوند. وقتی یک الگو بازگشتی در نزدیکی میانگین متحرک شکل می گیرد، این میتواند تأییدیهای برای الگو ارائه دهد. همچنین، تلاش برای ورود به معامله در هماهنگی با ارتباط بین میانگین متحرکها و الگوهای بازگشتی میتواند دقت تصمیمگیری را افزایش دهد.
نوسانگرها: نوسانگرها مانند شاخص قدرت نسبی (RSI)، شاخص سهام معاملهشده و اندیکاتور (MACD)، تغییرات قیمت را اندازهگیری میکنند و نشاندهنده وضعیت خرید و فروش از طریق مقایسه قیمتها و نرخ تغییر آنها هستند. با استفاده از نوسانگرها در کنار الگوهای بازگشتی، میتوانید تأییدیههایی برای الگوها بدست آورید. برای مثال، وقتی الگوی بازگشتی با افزایش شدید شاخص RSI همراه میشود، این میتواند به تأیید قدرت الگو و احتمال ادامه ترند جدید اشاره کند.
در نهایت، یکپارچهسازی این ابزارها با الگوهای بازگشتی به شما امکان میدهد که دقت تحلیل خود را افزایش داده و تصمیمگیریهای معاملاتی بهتری انجام دهید. با استفاده از تأییدیههای بیشتر از طریق این ابزارها، اطمینان بیشتری به صحت الگوها خواهید داشت و ریسکهای مرتبط با سیگنالهای نادرست را کاهش خواهید داد.
برنامههای مدیریت ریسک در معاملات مبتنی بر الگوهای بازگشتی بسیار اهمیت دارند و به شما کمک میکنند ریسک خود را کنترل کرده و سود خود را به حداکثر برسانید. در ادامه، برخی از برنامههای مدیریت ریسک را برای معاملات مبتنی بر الگوهای بازگشتی معرفی میکنم:
تعیین اندازه موقعیت: قبل از ورود به معامله بر اساس یک الگوی بازگشتی، باید حجم پوزیشن معاملاتی را تعیین کنید. این به شما کمک میکند تا ریسک خود را مدیریت کنید و حجم معاملات خود را به نسبت سرمایه خود تنظیم کنید. یکی از روشهای معمول برای تعیین اندازه موقعیت، استفاده از درصدی از سرمایه است که مایل به خطر دیدن آن هستید. به طور مثال، ممکن است تعیین کنید که در هر معامله حداکثر 2٪ از سرمایه خود را به عنوان ریسک قرار دهید.
تنوع سبد: تنوع سبد معاملاتی به انتخاب ورود به معاملات مختلف و در آنها قرار دادن سرمایه خود در داراییهای مختلف اشاره دارد. با داشتن سبد متنوع، ریسک خود را توزیع میکنید و در صورتی که یک معامله نا موفق باشد، تأثیر آن روی کل سرمایه شما کمتر خواهد بود. به عنوان مثال، ممکن است سعی کنید در سبد خود معاملات در بازارهای مختلف یا در داراییهای مختلف ایجاد کنید تا در صورت رخداد رویدادهای ناگوار در یک بازار، کل سرمایه شما تحت تأثیر قرار نگیرد.
تعیین حد ضرر: تعیین حدضرر (stop loss) یکی از بخشهای مهم در برنامههای مدیریت ریسک است. با تعیین سطح وقفه، شما مشخص میکنید که در صورتی که قیمت به سمتی که تصور میکنید نروید، معامله خود را بسته کنید. این کمک میکند تا خسارت شما در صورت نا موفقیت معامله کاهش یابد و از شروع یک روند ناخواسته خسارتزا جلوگیری کنید.
مانیتورینگ و بهروزرسانی مداوم: بهروزرسانی مداوم و مانیتورینگ معاملات و سبد خود بسیار مهم است. باید با دقت و نظارت مستمر روی معاملات خود باشید و در صورت نیاز، سطوح وقفه و هدف سود را به روز کنید. همچنین، اطمینان حاصل کنید که برنامه مدیریت ریسک شما با تغییرات بازار و شرایط جدید هماهنگ شده است.
در کل، برنامههای مدیریت ریسک مانند تعیین اندازه موقعیت، تنوع سبد، تعیین سطوح وقفه و مانیتورینگ مداوم از جمله راهکارهای مهم در معاملات مبتنی بر الگوهای بازگشتی هستند. با اجرای صحیح این برنامهها، میتوانید ریسک خود را کنترل کنید و سود خود را به حداکثر برسانید.
لینک دانلود مقاله الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال