درک چرخههای بازارهای مالی (Market Cycle) نقشی کلیدی در سودآوری معاملات ایفا میکند. در دورههای آموزش پرایس اکشن، بارها به بررسی این چرخهها و انتخاب استراتژی مناسب متناسب با هر مرحله از آن پرداختهایم. همانطور که هر سرمایهگذار باتجربهای تأیید میکند، بازارهای مالی موجودیتی پیچیده و پویا هستند که تحتتأثیر عوامل متعددی، از رویدادهای ژئوپلیتیکی تا نوسانات احساسات مصرفکنندگان، شکل میگیرند. بر این اساس، درک این چرخهها برای اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری آگاهانه و افزایش شانس سودآوری معاملات ضروری است. با توجه به اهمیت این موضوع، برای این که بخوبی بدانید چرخه بازار مالی چیست و با عوامل تاثیر گذار بر آن آشنا شوید با این مقاله همراه ما باشید.
چرخه بازار چیست؟
در اکوسیستم پیچیده بازار مالی، یکی از مفاهیم اساسی که سرمایه گذاران باید درک کنند، چرخه بازار است، یک توالی تکرار شونده از رشد و انقباض در یک بازار یا اقتصاد. سیکل بازار بازار یک چارچوب زمینه ای برای کمک به سرمایه گذاران برای درک چشم انداز مالی در حال تغییر و پیش بینی تغییرات بالقوه در بازار فراهم می کند. در نتیجه، درک این چرخه ها برای اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری آگاهانه بسیار مهم است.
چرخه بازارهای مالی در هسته خود بازتابی از روانشناسی جمعی سرمایه گذاران و معامله گران است که بین دو حالت افراطی ترس و طمع، خوش بینی و بدبینی در نوسان است. درست همانطور که فصول در بهار، تابستان، پاییز و زمستان می چرخند، بازار در دوره های انباشت، نشانه گذاری، توزیع و کاهش قیمت تغییر می کند.
این چرخه ها خود را در نوسان قیمت ها، تغییرات حجم و سطوح مختلف نوسانات نشان می دهند. اهمیت درک این چرخه ها نه تنها در توانایی شناسایی جایگاه ما در چرخه فعلی بلکه در آینده نگری برای آماده شدن برای مرحله بعدی است که امکان تصمیم گیری استراتژیک در مدیریت پورتفولیو را فراهم می کند. بخشهای بعدی به تفصیل به بررسی این مفاهیم میپردازند و اهمیت چرخههای بازار مالی را برجسته میکنند.
شناخت چهار مرحله اصلی تشکیل چرخه بازارها
چرخه های بازار که به عنوان سیکل های تجاری یا اقتصادی نیز شناخته می شوند، الگوهایی از گسترش و انقباض در یک اقتصاد یا یک بازار هستند. آنها روشی سیستماتیک برای درک چگونگی حرکت اقتصاد در دوره های رشد و کاهش در طول زمان ارائه می دهند. این تغییرات چرخه ای توسط بسیاری از عوامل به هم پیوسته هدایت می شوند، از جمله، اما نه محدود به، نرخ بهره، تورم، ثبات سیاسی، نوآوری های تکنولوژیکی، و احساسات سرمایه گذار.
در هسته خود، چرخه بازارهای مالی از چهار مرحله اصلی تشکیل شده است: انباشت، نشانه گذاری، توزیع و کاهش ارزش.
فاز انباشت:
این مرحله با سرمایه گذاران آگاه یا «پول هوشمند» مشخص می شود که شروع به سرمایه گذاری در یک بازار کم ارزش می کنند. احساسات بازار معمولاً بدبینانه است و قیمت ها در پایین هستند و پتانسیل سود در دراز مدت ایجاد می کند.
فاز نشانه گذاری (یا روند صعودی):
با شروع علائم بهبودی در بازار، سرمایه گذاران بیشتری شروع به خرید می کنند که منجر به افزایش قیمت ها می شود. این به طور کلی طولانی ترین مرحله است که با خوش بینی فزاینده و افزایش مشارکت سرمایه گذاران خرد مشخص می شود.
فاز توزیع:
در این مرحله بازار به اوج خود می رسد. سرمایه گذاران آگاه شروع به فروش یا "توزیع" دارایی های خود به شرکت کنندگان کم اطلاع می کنند. احساسات بازار بیش از حد خوش بینانه است که اغلب منجر به افزایش قیمت ها می شود.
فاز کاهش (یا روند نزولی):
این مرحله با افزایش فشار فروش، با کاهش عمومی قیمت ها مشخص می شود. احساسات بازار بدبینانه می شود و بسیاری از سرمایه گذاران از بازار خارج می شوند. قیمت ها تا زمانی که به نقطه ای برسند که کم ارزش تلقی شوند به کاهش ادامه می دهند و زمینه را برای مرحله انباشت بعدی فراهم می کند.
هر مرحله از چرخه بازار فرصت ها و چالش های منحصر به فردی را برای سرمایه گذاران ایجاد می کند. درک این سیکل ها می تواند به استراتژی و زمان بندی تصمیمات سرمایه گذاری کمک کند. با این حال، بسیار مهم است که به یاد داشته باشید که در حالی که چرخه های بازار به صورت تاریخی مشاهده شده اند، اما همیشه از یک الگوی قابل پیش بینی پیروی نمی کنند. تغییرات در عوامل خارجی، از جمله رویدادهای بی سابقه، می تواند به طور قابل توجهی بر سیکل های بازار فارکس تأثیر بگذارد.
عواملی که در چرخه بازارهای مالی تاثیر می گذارند
حال که میدانید چرخه بازار چیست، باید به این موضوع نیز توجه کنید مجموعه ای از عوامل هستند که بر چرخه های بازار تأثیر می گذارد. مهمترین آنها عبارتند از:
شاخص های اقتصادی:
اینها نشانه های حیاتی سلامت کلی اقتصاد هستند. عواملی مانند نرخ رشد تولید ناخالص داخلی، سطح اشتغال، رشد دستمزد، نرخ تورم و هزینه مصرف کننده می توانند بر چرخه بازار تأثیر بگذارند. به عنوان مثال، در طول دورههای رشد اقتصادی قوی، اغلب شاهد مرحله نشانهگذاری چرخه بازار هستیم، در حالی که انقباضات اقتصادی میتواند نشانه شروع مرحله کاهش قیمت باشد.
احساسات بازار و روانشناسی سرمایه گذار:
روحیه یا احساسات جمعی سرمایه گذاران می تواند تا حد زیادی بر چرخه بازار تأثیر بگذارد. در زمان خوش بینی، بازارها تمایل به رشد دارند و در زمان بدبینی، تمایل به انقباض دارند. این تغییرات روانی می تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله رویدادهای خبری، تحولات سیاسی و تغییرات در چشم انداز اقتصادی باشد.
سیاست دولت و رویدادهای ژئوپلیتیک:
تغییرات در سیاست های دولت، مانند سیاست های مالی و پولی، می تواند چرخه های بازار را تحت تاثیر قرار دهد. به عنوان مثال، کاهش نرخ بهره ممکن است فعالیت اقتصادی را تحریک کرده و بازار را به سمت روند صعودی سوق دهد، در حالی که افزایش نرخ ها ممکن است اقتصاد را کند کرده و منجر به روند نزولی شود. رویدادهای ژئوپلیتیکی مانند جنگها، انتخابات یا اختلافات تجاری نیز میتوانند بر احساسات بازار و در نتیجه چرخههای بازار تأثیر بگذارند.
تغییرات تکنولوژیکی و نوآوری:
پیشرفت های فناوری می تواند منجر به افزایش بهره وری، باز کردن بازارهای جدید و رشد اقتصادی بالاتر شود. به عنوان مثال، ظهور اینترنت تأثیر عمیقی بر فعالیت های اقتصادی و بازارهای مالی داشت. در نتیجه، این تغییرات تکنولوژیکی می تواند به طور قابل توجهی بر چرخه های بازار تأثیر بگذارد.
در حالی که این عوامل میتوانند به سرمایهگذاران ایدهای در مورد جایی که ممکن است در یک چرخه بازار قرار داشته باشیم، میدهند، لازم است به یاد داشته باشیم که چرخههای بازار پیچیده هستند و اغلب تحت تأثیر ترکیبی از عوامل متعدد هستند. علاوه بر این، پیشبینی زمان دقیق و مدت چرخههای بازار، اگر غیرممکن نباشد، بسیار چالش برانگیز است. به این ترتیب، درک کل نگر از این عوامل و نظارت مستمر بر شرایط بازار برای سرمایه گذاری موفق حیاتی است.
رفتار بازار در چرخه بازار مالی
آشنایی با چرخه های بازار به چند دلیل در دنیای سرمایه گذاری از اهمیت بالایی برخوردار است:
تخصیص دارایی و مدیریت پورتفولیو:
چرخه های بازار اغلب عملکرد نسبی طبقات مختلف دارایی را دیکته می کنند. به عنوان مثال، سهام معمولاً در مرحله نشانه گذاری عملکرد خوبی دارند، در حالی که اوراق قرضه و سایر دارایی های دفاعی ممکن است در مرحله کاهش ارزش عملکرد بهتری داشته باشند. بنابراین درک اینکه در یک چرخه بازار در کجا قرار داریم می تواند به سرمایه گذاران کمک کند تا دارایی های خود را به طور مؤثرتری تخصیص دهند و پرتفوی خود را کارآمدتر مدیریت کنند.دانستن زمان بندی به شما در مدیریت ریسک هم کمک می کند و شما به صورت دقیق در آموزش فارکس این مطالب را یاد می گیرید. حتی برخی بروکرهای فارکسی تحلیل های خوبی در مورد چرخه ها به صورت روزانه ارائه می دهند و شما می توانید از آن با انتخاب بروکر مناسب بهره بگیرید.
زمانبندی بازار:
اگرچه زمانبندی کامل بازار تقریباً غیرممکن است، داشتن یک ایده تقریبی از جایی که در یک چرخه بازار قرار داریم همچنان میتواند ارزشمند باشد. به عنوان مثال، خرید نزدیک به انتهای مرحله انباشت یا فروش در نزدیکی بالای مرحله توزیع می تواند به طور بالقوه بازده را افزایش دهد.
مدیریت ریسک:
چرخه های بازار می توانند به طور قابل توجهی بر سطح ریسک در بازار تأثیر بگذارند. بنابراین شناخت چرخه های بازار می تواند به مدیریت ریسک کمک کند. به عنوان مثال، در مرحله توزیع، زمانی که بازارها اغلب بیش از حد ارزش گذاری می شوند، خطر رکود افزایش می یابد. برعکس، در مرحله انباشت، زمانی که بازارها اغلب کمتر از ارزش گذاری می شوند، معمولاً خطر رکود کاهش می یابد.
انتظارات عملکرد:
داشتن درک خوب از چرخه های بازار می تواند به ایجاد انتظارات عملکرد واقعی تر کمک کند. به عنوان مثال، در طول مرحله کاهش، انتظار بازده بالا از سهام ممکن است واقع بینانه نباشد.
تصمیمگیری استراتژیک:
درک چرخههای بازار همچنین میتواند به تصمیمگیریهای استراتژیک مانند زمان سرمایهگذاری تهاجمیتر یا زمان اتخاذ استراتژی سرمایهگذاری محافطه کارانه کمک کند.
به یاد داشته باشید، در حالی که درک چرخه های بازار مطمئناً می تواند به تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری کمک کند، اما این روشی بی اشتباه نیست. سیکل های بازار اغلب غیرقابل پیشبینی هستند و میتوانند تحت تأثیر مجموعهای از عواملی باشند که پیشبینی آنها دشوار است. بنابراین، مهم است که درک چرخه بازارهای مالی را با سایر اشکال تحلیل ترکیب کنیم و صرفاً بر آنها تکیه نکنیم.
مثالی از چرخه بازارهای مالی
بیایید بحران مالی 2007-2009 و بهبود متعاقب آن را به عنوان مطالعه موردی در چرخه های بازار بررسی کنیم.
فاز انباشت (2002-2006): پس از ترکیدن حباب داتکام در سالهای 2000-2001، بازار در سال 2002 شروع به بهبود کرد. مشخصه فاز انباشت رشد پایدار در اقتصاد و بازار سهام بود و S&P 500 شاهد افزایش تدریجی بود. سال به سال این مرحله با ترکیبی از نرخهای بهره پایین، بازار مسکن در حال گسترش و افزایش اعتماد مصرفکننده تقویت شد.
فاز نشانه گذاری (2006-2007): در این مرحله، اقتصاد قوی بود و احساسات سرمایه گذاران بسیار خوش بینانه بود. بازار مسکن رشد قابل توجهی داشته است و سفته بازی در بازارهای مالی افزایش یافته است. S&P 500 در اکتبر 2007 به بالاترین حد خود رسید که نشان دهنده اوج این مرحله است.
فاز توزیع (اواخر 2007): در اواخر سال 2007، شکافهایی در سیستم مالی، بهویژه در وامهای رهنی کم اعتبار، شروع شد. اگرچه بازار هنوز به اوج خود نزدیک بود، اما سرمایه گذاران آگاه شروع به فروش کردند و بازار شروع به صاف شدن کرد که نشان دهنده شروع فاز توزیع است.
فاز Markdown (2008-2009): مرحله کاهش، که به عنوان بحران مالی جهانی نیز شناخته می شود، یکی از شدیدترین رکودهای اقتصادی از زمان رکود بزرگ بود. سقوط Lehman Brothers در سپتامبر 2008 باعث فروش گسترده شد و تا مارس 2009، S&P 500 بیش از 50 درصد از اوج خود در اکتبر 2007 سقوط کرد. این مرحله با نوسانات بالا و از دست دادن قابل توجه اعتماد سرمایه گذار مشخص شد.
بازیابی (2009 به بعد): از مارس 2009، بازارها شروع به بهبود کردند. مرحله انباشت مجدداً آغاز شد که توسط ترکیبی از عواملی مانند اقدامات محرک دولت، نرخ بهره پایین و بهبود سودآوری شرکت انجام شد.
این چرخه نشان میدهد که چگونه شاخصهای اقتصادی، احساسات سرمایهگذار و رویدادهای خارجی میتوانند چرخههای بازار را هدایت کنند. همچنین بر اهمیت درک این چرخه ها برای اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری آگاهانه تأکید می کند. سرمایه گذارانی که علائم مرحله توزیع را در سال 2007 تشخیص دادند، می توانستند از سرمایه گذاری های خود در برابر برخی از زیان های متحمل شده در مرحله کاهش قیمت محافظت کنند. به طور مشابه، کسانی که در مرحله انباشت در سالهای 2009-2010 سرمایهگذاری کردهاند، بازده قابلتوجهی را در مرحله نشانهگذاری بعدی مشاهده کردهاند.
تعیین زمان ورود و خروج به چرخه
پس از درک عمیق ماهیت چرخههای بازار، زمان آن فرا رسیده است که با زمان مناسب ورود و خروج به این چرخهها آشنا شوید:
تجزیه و تحلیل تکنیکال:
برای اینکار از انواع تحلیل در فارکس می توانید استفاده کنید این روشی است برای ارزیابی اوراق بهادار با تجزیه و تحلیل آمارهای تولید شده توسط فعالیت بازار، مانند قیمت ها و حجم گذشته. ابزارهای کلیدی در تحلیل تکنیکال شامل خطوط روند، میانگین متحرک و اندیکاتورهای حرکت است. الگوهای نمودار همچنین می توانند بینشی در مورد حرکات بالقوه بازار در آینده ارائه دهند. به عنوان مثال، یک الگوی سر و شانه ممکن است پایان یک روند صعودی را نشان دهد که انتقال از مرحله نشانه گذاری به مرحله توزیع را نشان می دهد.
تحلیل بنیادی:
این رویکرد شامل ارزیابی ارزش ذاتی یک سرمایه گذاری، در درجه اول از طریق بررسی شاخص های اقتصادی و نسبت های مالی است. برای مثال، شاخصهای اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی، نرخ بیکاری و شاخصهای احساسات مصرفکننده میتوانند تصویر وسیعتری از جایگاه اقتصاد در چرخه تجاری ارائه دهند. نسبتهای مالی، مانند نسبت قیمت به درآمد (P/E)، همچنین میتوانند نشان دهند که بازار بیش از حد ارزشگذاری شده یا کمتر از ارزشگذاری شده است.
تحلیل سنتیمنت:
این روش شامل اندازه گیری احساسات کلی سرمایه گذاران در بازار است. ابزارهایی مانند شاخص نوسان (VIX) که به عنوان «میزان ترس» نیز شناخته میشود، میتواند بینشی در مورد سنتیمنت بازار ارائه دهد. مقادیر بالای VIX حاکی از یک بازار ترسناک است که اغلب مربوط به مرحله کاهش قیمت است، در حالی که مقادیر پایین نشان دهنده رضایت است که ممکن است نشان دهنده فاز توزیع باشد.
تحقیقات چرخه اقتصادی:
بسیاری از مؤسسات، مانند دفتر ملی تحقیقات اقتصادی (NBER) در آمریکا، تحقیقات گسترده ای را در مورد چرخه های تجاری انجام می دهند. آنها برای تعیین فاز چرخه تجاری، شاخص های مختلف اقتصاد کلان را در نظر می گیرند. نظارت بر این خروجی های تحقیقاتی می تواند به درک چرخه بازار کمک کند.
اندیکاتورهای چرخهای:
شاخصهای متعددی وجود دارند که از لحاظ تاریخی رابطهای را با چرخههای اقتصادی و بازار نشان دادهاند. این اندیکاتورها شامل شاخصهای پیشرو، تصادفی و عقبمانده است. اندیکاتورهای پیشرو، مانند مجوزهای ساختمانی، حرکت های آینده را پیش بینی می کنند. شاخص های همزمان، مانند تولید صنعتی، وضعیت فعلی را منعکس می کنند. شاخص های عقب مانده، از جمله حاشیه سود شرکت ها، روندها را تایید می کنند.
به یاد داشته باشید، در حالی که این ابزارها و تکنیک ها می توانند بینش های ارزشمندی را ارائه دهند، اما بی خطا نیستند. بازار مالی تحت تأثیر ترکیب پیچیده ای از عوامل است و چرخه های بازار مالی همیشه از یک الگوی قابل پیش بینی پیروی نمی کنند. به این ترتیب، استفاده از ترکیبی از این روش ها و نظارت مستمر بر شرایط متغیر بازار بسیار مهم است.
اطلاعات چرخه بازار برای سرمایهگذاران مفید
اطلاعات چرخه بازار می تواند به طور قابل توجهی به تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری کمک کند، و در اینجا به شرح زیر است:
تخصیص دارایی: مرحله چرخه بازار می تواند تصمیمات شما را در مورد اینکه روی کدام طبقه دارایی تمرکز کنید راهنمایی کند. به عنوان مثال، سهام اغلب در طول مراحل انبساطی (انباشت و نشانه گذاری)، عملکرد خوبی دارند، در حالی که اوراق قرضه و سایر دارایی های دفاعی در طول مراحل انقباضی (توزیع و کاهش ارزش) بهتر عمل می کنند.
مدیریت ریسک: درک مکانی که در یک چرخه بازار قرار داریم نیز می تواند به شما در مدیریت ریسک کمک کند. به عنوان مثال، اگر در مرحله توزیع هستیم و بازار به طور بالقوه بیش از حد ارزش گذاری شده است، ممکن است زمان خوبی برای کاهش قرار گرفتن در معرض دارایی های پرریسک تر باشد. برعکس، مرحله انباشت اغلب فرصتهای سرمایهگذاری جذابی را با سطوح ریسک پایینتر به دلیل کمارزشگذاری ارائه میدهد.
زمانبندی بازار: در حالی که زمانبندی کامل بازار تقریباً غیرممکن است، درک چرخههای بازار همچنان میتواند یک مزیت باشد. به عنوان مثال، ورود به بازار در اواخر مرحله کاهش یا شروع مرحله انباشت، و کاهش قرار گرفتن در معرض در اواخر مرحله نشانه گذاری یا توزیع، می تواند به طور بالقوه بازده سرمایه گذاری را افزایش دهد.
استراتژی سرمایه گذاری: چرخه بازار می تواند بر نوع استراتژی سرمایه گذاری شما تأثیر بگذارد. در طول مرحله نشانه گذاری، یک استراتژی رشد محور ممکن است مناسب تر باشد. با این حال، در طول مرحله کاهش ارزش، یک رویکرد سرمایه گذاری ارزشی ممکن است مناسب تر باشد زیرا سرمایه گذاری های کم ارزش رایج تر می شوند.
چرخش بخش: برخی از بخش ها تمایل دارند در مراحل مختلف چرخه بازار عملکرد بهتری داشته باشند. برای مثال، فناوری و بخشهای اختیاری مصرفکننده اغلب در مراحل اولیه و میانی بهبود اقتصادی (مرحله نشانهگذاری)، عملکرد خوبی دارند، در حالی که شرکتهای برق و لوازم مصرفی ممکن است در طول رکود (مرحله کاهش قیمت) عملکرد بهتری داشته باشند.
ارزیابی عملکرد: درک چرخه فعلی بازار همچنین می تواند به شما کمک کند عملکرد پرتفوی خود را با دقت بیشتری محک بزنید. به عنوان مثال، عملکرد ضعیف در یک بازار به سرعت در حال رشد در طول مرحله نشانه گذاری با عملکرد بهتر از یک بازار در حال سقوط در مرحله کاهش ارزش متفاوت است.
به یاد داشته باشید، در حالی که اطلاعات چرخه بازار یک ابزار مهم است، نباید تنها عامل در تصمیم گیری سرمایه گذاری باشد. مهم است که متغیرهای دیگری مانند تحمل ریسک، اهداف سرمایه گذاری و وضعیت مالی را در نظر بگیرید. علاوه بر این، چرخههای بازار همیشه قابل پیشبینی نیستند و همیشه آنطور که انتظار میرود رفتار نمیکنند، بنابراین تنوعسازی یک استراتژی کلیدی برای مدیریت مؤثر ریسک باقی میماند.
اشتباهاتی که بخاطر نادیده گرفته چرخه بازارهای مالی رقم می خورد
در حالی که درک چرخههای بازار میتواند بینشهای ارزشمندی را ارائه دهد، آگاهی از اشتباهات رایجی که سرمایهگذاران معمولاً هنگام تفسیر این چرخهها مرتکب میشوند نیز مهم است. در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:
با فرض اینکه چرخه ها قابل پیش بینی هستند:
در حالی که چرخه های بازار دارای الگوهایی هستند، همیشه قابل پیش بینی نیستند. طول، دامنه و شکل چرخه ها می تواند بسیار متفاوت باشد. بنابراین، این اشتباه است که فرض کنیم فقط به دلیل اینکه یک چرخه در گذشته به روش خاصی رخ داده است، در آینده نیز به همین شکل ادامه خواهد داشت.
تاکید بیش از حد بر زمان بندی:
برخی از سرمایه گذاران بر این باورند که می توانند بازار را کاملاً بر اساس چرخه ها زمان بندی کنند. با این حال، انجام این کار به طور مداوم تقریبا غیرممکن است. یک رویکرد واقع بینانه تر، استفاده از اطلاعات چرخه بازار به عنوان یکی از ابزارهای متعدد برای کمک به اطلاع رسانی تصمیمات سرمایه گذاری است، به جای تلاش برای زمان بندی کامل بازار.
نادیده گرفتن عوامل کلان:
چرخه های بازار به صورت مجزا وجود ندارند. آنها تحت تأثیر عوامل بی شماری از جمله شاخص های اقتصادی، رویدادهای ژئوپلیتیکی و تغییرات تکنولوژیکی هستند. نادیده گرفتن این عوامل کلان و تمرکز تنها بر چرخه می تواند منجر به تفاسیر نادرست و اشتباهات احتمالی سرمایه گذاری شود.
تنها تکیه بر داده های تاریخی:
در حالی که داده های تاریخی برای درک چرخه های گذشته بازار بسیار مهم است، این تنها چیزی نیست که باید در نظر گرفته شود. شرایط فعلی ممکن است به طور قابل توجهی با شرایط گذشته متفاوت باشد و عوامل جدید می توانند بر چرخه های فعلی و آینده تأثیر بگذارند.
واکنش بیش از حد به نوسانات بازار:
چرخه های بازار شامل دوره هایی از نوسان است و واکنش بیش از حد به این نوسانات کوتاه مدت می تواند منجر به تصمیمات سرمایه گذاری ضعیف شود. مهم است که چشم انداز بلندمدت خود را حفظ کنید و اجازه ندهید رکودهای موقتی منجر به فروش هراس شود.
شکست در تنظیم پرتفوی:
بسیاری از سرمایه گذاران در تنظیم پرتفوی خود بر اساس فاز چرخه بازار شکست می خورند. به عنوان مثال، در طول مرحله کاهش قیمت، ممکن است عاقلانه باشد که به سمت دارایی های دفاعی تر حرکت کنیم. با این حال، برخی از سرمایه گذاران در انجام چنین تعدیلی شکست می خورند، که می تواند منجر به زیان بیشتر شود.
قضاوت نادرست احساسات بازار:
احساسات بازار نقش مهمی در چرخه های بازار ایفا می کند. با این حال، سنجش دقیق احساسات می تواند چالش برانگیز باشد. قضاوت نادرست از احساسات بازار می تواند منجر به تفسیرهای نادرست از چرخه بازار و اشتباهات احتمالی سرمایه گذاری شود.
به یاد داشته باشید، یک رویکرد متعادل که عوامل مختلف را در نظر می گیرد و استراتژی های متفاوتی را به کار می گیرد، کلید سرمایه گذاری موفق است. چرخه های بازار های مالی می توانند بینش های ارزشمندی را ارائه دهند، اما آنها نباید تنها مبنای تصمیمات سرمایه گذاری شما باشند.
سخن آخر
آشنایی با سیکل بازار های مالی و درک چرخه های بازار، بخشی جدایی ناپذیر از تصمیم گیری های آگاهانه سرمایه گذاری است. این سیکل ها که با دوره های گسترش و انقباض مشخص می شوند، بینشی در مورد پویایی در حال تغییر بازارهای مالی ارائه می دهند و به سرمایه گذاران کمک می کنند تا تخصیص دارایی، مدیریت ریسک و زمان بندی سرمایه گذاری خود را استراتژی کنند.
آنها دیدگاهی سیستماتیک در مورد ماهیت چرخه ای بازارها ارائه می دهند که تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله شاخص های اقتصادی، روانشناسی سرمایه گذار، سیاست های دولت و تغییرات تکنولوژیکی قرار دارند.
دانلود فایل PDF مقاله آشنایی با چرخه بازارهای مالی