سلام به همه معاملهگران فارکس! امروز قصد داریم با استراتژیهای هایر های (HIGHER HIGH) و لور لو (LOWER LOW) آشنا شویم. ممکن است این استراتژیها را با نامهای دیگری بشناسید، زیرا این مفاهیم بخشی از پرایس اکشن کلاسیک هستند. این بدان معناست که تحلیلها بر اساس حرکت قیمت انجام میشوند و نیازی به استفاده از اندیکاتورها نیست. با این حال، اندیکاتورها میتوانند برای وضوح بیشتر و سادهتر کردن فرآیند یافتن الگوها مفید باشند. لازم به ذکر است که در آموزش پرایس اکشن به صورت مفصل به این موضوع پرداختهایم.
higher high lower low چیست؟
هر استراتژی معاملاتی باید بر مبنای خاصی بنا شود. هنگام توسعه استراتژی خود، شما نیز به چنین پایهای نیاز دارید، مثلاً با تکیه بر ناکارآمدیهای بازار یا الگوهای منظم آن. بر اساس این پایهها میتوانید نقاط ورود، خروج و تعدیل موقعیت را تعیین کنید. ابتدا برا درک بهتر این قضیه که هایر های و هایر لو چیست، بیایید تعریف کلاسیک یک روند را مرور کنیم. یک روند صعودی مجموعهای از قلهها (H) و درههای (L) متوالی است که هر کدام بالاتر از قبلی قرار میگیرند. به عبارت دیگر، هر قله (H) بالاتر از قله قبلی و هر دره (L) بالاتر از دره قبلی است.
برعکس این وضعیت برای روند نزولی صادق است. در یک روند نزولی، قلهها و درهها به طور متوالی کاهش مییابند. احتمالاً اکنون حدس زدهاید که ما به دنبال چه ساختاری در نمودار خواهیم بود. یعنی اولین نشانهای که به ما کمک میکند بفهمیم چه زمانی باید به بازار توجه کنیم و منتظر یک نقطه ورود احتمالی باشیم، چیست. همانطور که در آموزش فارکس گفتهایم، شناسایی نقاط ورود و خروج باید با دقت و ظرافت بالایی انجام شود.
فرض کنید یک روند صعودی داریم. ما یک نقطه H داریم که به دنبال آن یک اصلاح در نقطه L رخ میدهد. سپس، یک قله بالاتر (HH) تشکیل میشود. زمانی که شاهد شکست در ساختار روند باشیم، یعنی یک دره پایینتر (LL) مشاهده شود، آماده میشویم تا به دنبال نقطه فروش باشیم.
به همین ترتیب، در یک روند نزولی، ابتدا یک دره پایین (L)، سپس یک قله در اصلاح (H)، و پس از آن یک دره پایینتر (LL) را تعیین میکنیم. در نهایت، با تشکیل یک قله بالاتر (HH)، ساختار روند نزولی شکسته میشود. ما به این وضعیت توجه میکنیم و منتظر یک نقطه ورود احتمالی برای خرید هستیم.
بیایید با در نظر گرفتن یک ورودی فروش شروع کنیم. ما در پولبک به نقطه H وارد میشویم. این ساختار کار میکند زیرا بازیگران بزرگی در بازار وجود دارند که به نقدینگی نیاز دارند. به این معنی که برای انجام یک فروش بزرگ، آنها به تعداد زیادی سفارش خرید نیاز دارند تا ارز را "تخلیه" کنند. ناحیه بین قله (H) و قله بالاتر (HH) یک منطقه با نقدینگی بالا است. بر این اساس، افراد زیادی تمایل به خرید در اینجا دارند، زیرا به ادامه روند صعودی امیدوار هستند. شما میتوانید با یک سفارش پندینگ (Pending Order) وارد شوید. در این صورت، دنباله به شرح زیر است: منتظر تشکیل نقطه دره پایینتر (LL) (شکست روند) هستیم. سپس، Sell Limit را در سطح قله اولیه (H) قرار میدهیم.
همانطور که در مورد فروش، در الگوی معکوس، ما یک منطقه افزایش نقدینگی بین دره و دره پایینتر داریم. افراد زیادی هستند که میخواهند اینجا بفروشند؛ کسانی که به ادامه روند نزولی امیدوارند، کسانی که خیلی زود خرید کردهاند و کسانی که وحشت میکنند و پوزیشنها را میبندند. همچنین، بسیاری از افراد ممکن است در این منطقه ضرر داشته باشند. بر همین اساس، این فرصت خوبی برای خرید یک بازیگر بزرگ است و ما نیز همراه با آن وارد بازار میشویم. منتظر تشکیل قله بالاتر (HH) هستیم. سپس، حد خرید (Buy Limit) را در سطح دره اولیه (L) تنظیم میکنیم.
مدیریت ریسک در استفاده از هایر های (Higher High) و لور لو (Lower Low)
حد ضرر (Stop Loss) را پشت نقطه منطقه نقدینگی قله بالاتر (HH) قرار میدهیم (در صورت فروش) و پشت دره پایینتر (LL) (در صورت خرید). حد ضرر در نقاطی قرار میگیرد که میتوانیم با اطمینان بگوییم اشتباه کردهایم. ما دو هدف برای فروش داریم: هدف اول در سطح دره اولیه (L) و هدف دوم در دره پایینتر (LL) است. برای خرید، برعکس، سود اول را از قله اولیه (H) میگیریم و دومی را از قله بالاتر (HH). اگر فاصله بین هدف ۱ و ۲ خیلی کم باشد، منطقی است که فقط هدف اول را بگیرید. در موارد دیگر، میتوانید مقدار متوسط بین دو نقطه را برای تنظیم سود در نظر بگیرید.
چند نمونه
بیایید به یک مثال نگاه کنیم. در اینجا ما شاهد تشکیل یک دره، اصلاح H و دره پایین تر - LL هستیم. سپس قیمت بدون خارج شدن از مرزهای نقاطی که ما علامت گذاری کرده ایم یک زیگزاگ ترسیم می کند. برای وضوح، ترسیم سطوح را فراموش نکنید. می توانید زیگزاگ های داخل سطوح را نادیده بگیرید.
هنگامی که یک قله بالاتر (HH) وجود دارد، یعنی ساختار روند نزولی شکسته شده است، ما شروع به خرید میکنیم. در این حالت به یک پولبک به نقطه L نیاز داریم. پس از تشکیل قله بالاتر، خرید Limit را در سطح L قرار میدهیم و منتظر میمانیم. در این صورت، قیمت به سفارش ما رسید و سپس بالا رفت.
نقطه ورود میتواند بسیار دور از مجموعهای باشد که شکل گرفته است. در این مورد، روند صعودی داشتیم. ابتدا اولین قله (H)، سپس دره (L) و قله بالاتر (HH) را علامتگذاری میکنیم. سپس، به دنبال سرنخهای زیگزاگ، درههای پایینتر (LL) را پیدا میکنیم که بسیار دور است. نقطه ورود برای فروش در سطح H قرار خواهد گرفت. در این سطح به دنبال فروش هستیم. در نگاه اول فاصله زیاد است. بر این اساس، قیمت متعاقباً از سطح مشخص شده توسط ما جهش میکند. استاپ ضرر را کمی بالاتر از قله بالاتر (HH) قرار میدهیم. در این مورد، نسبت ریسک به پاداش بسیار خوب است.
همانطور که قبلاً حدس زدهاید، این استراتژی تئوری سطوح حمایت و مقاومت را ترکیب میکند. کندلهایی با سایههای بزرگ در منطقه بازیابی قیمت نشان میدهد که چگونه بازیگران بزرگ با از بین بردن خریدها، موقعیتهایی را به دست آوردهاند. بر این اساس، قیمت سپس به سمت دره حرکت کرد و به سود برداشت ما رسید.
نتیجه گیری
در این مقاله، با استراتژی هایر های (Higher High) و هایر لو (Higher Low) در فارکس آشنا شدیم. این استراتژی یکی از سادهترین و در عین حال موثرترین استراتژیهای تحلیل تکنیکال در فارکس است. در یک روند صعودی، تشکیل هایر های و هایر لو ها نشاندهنده ادامه روند صعودی است. معاملهگران میتوانند با خرید در این سطوح، از ادامه روند صعودی سود ببرند.
البته، تشکیل هایر های و هایر لو ها به تنهایی نمیتواند سیگنال قطعی برای ادامه روند صعودی باشد. معاملهگران باید سایر عوامل تکنیکالی و بنیادی را نیز در نظر بگیرند تا از صحت سیگنال خود مطمئن شوند. در پایان، باید توجه داشت که استفاده از استراتژی هایر های و هایر لو نیز مانند سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال، ریسکهایی را به همراه دارد. معاملهگران باید قبل از استفاده از این استراتژی، ریسکهای احتمالی را در نظر بگیرند و ازمدیریت سرمایه صحیح استفاده کنند.