همان گونه که حدس زده‌اید، مکان‌های ایده‌آل برای ورود به معامله خرید یا فروش، زمان‌هایی است که تمایل بازار در یک نقطه حدی قرار دارد.
اگر به مثال قبلی توجه کرده باشید، معامله‌گران خطرپذیر (خط سبز) و معامله‌گران تجاری (خط آبی) سیگنال‌های مخالف یکدیگر می‌دادند. در حالیکه معامله‌گران پوششی هنگامی که بازار در کف است خرید می‌کنند، معامله‌گران خطرپذیر هنگام پایین رفتن قیمت، می‌فروشند.
در اینجا دوباره نمودار گزارش COT را می‌آوریم:
عکس العمل معامله گران
معامله‌گران پوششی وقتی که بازار به سقف خود حرکت می‌کند تمایل به فروش دارند در حالیکه معامله‌گران خطرپذیر وقتی که قیمت در حال صعود است تمایل به خرید دارند.
در نتیجه، پوزیشن‌گیری معامله‌گران خطرپذیر نشان‌دهنده روند هستند در حالی که پوزیشن‌گیری معامله‌گران تجاری می‌تواند نشانه برگشت باشد.
اگر معامله‌گران پوششی به افزایش پوزیشن‌های خرید خود ادامه دهند در حالی که معامله‌گران خطرپذیر پوزیشن‌های فروش خود را افزایش می‌دهند، یک کف بازار می‌تواند در پیش رو باشد.
اگر معامله‌گران پوششی به افزایش پوزیشن‌های فروش خود ادامه دهند در حالی که معامله‌گران خطرپذیر پوزیشن‌های خرید خود را افزایش می‌دهند، یک سقف بازار می‌تواند روی دهد.
مسلما تعیین یک نقطه دقیق که در آن وضعیت حدی تمایل بازار روی می‌دهد، کار سختی است بنابراین شاید بهترین کار این باشد که تا وقتی نشانه‌های یک برگشت واقعی دیده شوند، کاری انجام ندهید.
می‌توانیم بگوییم که معامله‌گران خطرپذیر به دلیل دنبال کردن روند، از بیشتر قسمت‌های آن سود می‌برند ولی در نقاط برگشت دچار مشکل می‌شوند.
از سوی دیگر، معامله‌گران تجاری بیشتر قسمت‌های روند را از دست می‌دهند به جز زمان‌هایی که برگشت قیمت وجود دارد.
تا زمانی که نقطه حدی تمایل بازار روی دهد، بهتر خواهد بود که با معامله‌گران خطرپذیر همراه باشید.
قانون ابتدایی این است: هر سقف یا کف بازار با یک نقطه حدی تمایل بازار همراه است اما هر نقطه حدی تمایل بازار منجر به یک سقف یا کف بازار نمی‌شود.
شما تنها سه قدم تا ورود به فارکس فاصله دارید ( برای ورود روی لینک های زیر کلیک کنید):
2. آموزش فارکس
