الگو های نموداری در بازار های مالی
برای اینکه آموزش پرایس اکشن شما به صورت کامل انجام شود شما نیاز دارید که اطلاعاتی در مورد این روش مطالعاتی بدانید و سپس برای یادگیری الگوهای نموداری این روش اقدام کنید
توجه داشته باشید که تمام مفاهیم زیر جهت استفاده در استراتژی ها بیان می شود و شما نیاز دارید که آشنایی مختصری با آنها داشته باشید. به همین علت قبل از توضیح استراتژی ها مفاهیم زیر را برای شما توضیح خواهیم داد. پرایس اکشن هرگز یک روش مجزا نبوده است، پرایس اکشن مرکزیت تمام تحلیل های بازار های مالی است. این بدان معناست که حتی شما اگر بخواهید بعد از آشنایی با امواج الیوت از آن برای تحلیل های خود استفاده کنید، در هنگام تشکیل الگوهای نموداری موج ها باید باز هم کندل های سیگنال دهنده پرایس اکشن را پیدا کنید.
اگر شما بخواهید از روش هارمونیک استفاده کنید باز هم باید کندل هایی که نزدیک به سطوح حمایت و مقاومت شکل می گی.رند را با روش پرایس اکشن در نظر بگیرید. پرایس اکشن به سان دو در ورزش است. یعنی شما باید جزئیات این نوع از تحلیل را بدانید تا بتوانید به راحتی تحلیل های خود را پیاده سازی کنید. بهترین آموزش پرایس اکشن کامل یاد گرفتن آن است. پرایس اکشن را به هیچوجه به صورت نصفه یاد نگیرید که شما را به اشتباه می اندازد.
پرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن جزوی از تحلیل تکنیکال است و تغییر قیمت کالا ها در بازار را مورد مطالعه قرار می دهد. پرایس اکشن بر مبنای نظم حاکم بر قیمت ها به شما در معامله کمک می کند. نهایتا می توان از یک سری مووینگ اوریج ها در کنار پرایس اکشن استفاده کرد و بعد از آن هم روی خطوط حمایت و مقاومت و روند تکیه کرد. همه بازار های مالی اطلاعات قیمتی را در هر ثانیه به روز رسانی می کنند و شما می توانید این اطلاعات را در بازه های زمانی مختلف تحلیل کنید. محل نمایش قیمت ها نمودارهای قیمتی هستند. این تغییرات قیمتی در نمودار ها، حاصل کارهایی هستند که بازیگران بزرگ بازار و کامپیوتر ها می کنند یا نمایانگر احساسات مردم در برابر ورود و خروج به بازار. شما شما تمام این پکیج تغییرات قیمتی را به عنوان پرایس اکشن دریافت می کنید.
در حالی که اطلاعات اقتصادی و اخبار سراسر جهان تسریع کننده حرکت قیمت ها هستند، ما نیاز نداریم که برای معامله در بازار فقط روی این اطلاعات تکیه کنیم.دلیل آن هم بسیار ساده است و آن هم این است که تاثیر تمام این اتفاقات به صورت قیمت روی نمودارها نمایش داده می شود.هر اتفاقی در سراسر دنیا می افتد روی مردم تاثیر می گذارد و مردم طبق همان اتفاق تصمیماتی برای سرمایه گذاری های خود می گیرند که به صورت پرایس اکشن بر روی نمودارها قابل رصد است. بنابراین اگر شما بتوانید تحلیل فاندامنتال و پرایس اکشن را به درستی مطالعه کنید، جهت حرکت قیمت ها را به راحتی می توانید پیش بینی کنید.حتی شما می توانید جهت حرکت های سرمایه گذاری شرکت های بزرگ را با پرایس اکشن رصد کنید
از آنجایی که پرایس اکشن تاثیر تمام اتفاقات بازار را روی نمودار نشان می دهد، می توان گفت استفاده از نمودارهایی مانند MACD,RSI و Stochastic در این بازار وقت تلف کردن است. نوسانات قیمتی که شما در بازار مشاهده می کنید می توانند تنها تکیه گاه شما برای معامله در این بازار باشند. این سیگنال های قیمتی به عنوان استراتژی های معاملاتی پرایس اکشن شناخته می شوند که حس و حال بازار در مورد نوسانات قیمت را نشان می دهند و به شما کمک می کنند که روند بازار را به درستی و با دقت قابل قبولی پیشبینی کرده و سود دهی مناسبی داشته باشید.شما اگر متود و روش پرایس اکشن را بدانید، ساز و کار اندیکاتور ها را هم بهتر متوجه می شوید. شما اگر پرایس اکشن را درک کنید، دیگر استراتژی افراد بزرگ بنظرتان ماورایی نمی آید. این افراد انسان هستند و رفتار انسان ها را در بازار معامله می کنند. استفاده کردن از پرایس اکشن مانند این می ماند که شما کنترل گر اصلی بازار هستید و با توجه به شکل کندل ها می دانید که در ذهن شرکت های بزرگ چه می گذرد.
به صورت کلی کلمه پرایس اکشن بسیار دهن پر کن است اما یادگیری آن سخت نیست چون متغیر شما انسان ها و رفتارهایشان در بازار است. هیچگاه فکر نکنید که نمی توانید در این روش خبره شوید. اگر شما آدم صبوری باشید سعی می کنید رفتارهای انسان ها در بازار را مطالعه و تحلیل کنید، سپس واکنش نشان دهید. این همان مفهوم پرایس اکشن است!
نمودار تمیز و نمودار شلخته در پرایس اکشن
در این قسمت می خواهیم به مقایسه نمودارهایی بپردازیم که با پرایس اکشن تحلیل روی آن ها انجام شده و نمودار هایی که پر از اندیکاتور های پیچیده تحلیل تکنیکال هستند.نمودار اول، نموداری است که فقط نوسان قیمت ها ( پرایس اکشن ) را نشان می دهد. نمودار دوم هم مجموعه ای از اندیکاتورهای MACD ,Stochastic ,ADX و AKA به نمایش درآورده است.
بر عکس نمودار بالا که مختص پرایس اکشن است ،نمودار زیر بسیار شلوغ و شلخته است که معامله گر از اندیکاتورها برای تحلیل بازار استفاده می کند
شما باید توجه داشته باشید که بر خلاف نمودار اول که مختص پرایس اکشن است، در نمودار دوم به چه شکل اندیکاتورها تصویر را پر کرده اند و بسیار سخت است که شما بتوانید قیمت ها و نوسانات قیمتی را مشاهده کنید. توجه شما از اصل ماجرا دور خواهد شد و فقط اندیکاتور ها جلوی چشم شما قرار خواهند گرفت.به نوعی می توان گفت که شما حرکت قیمت ها یا همان پرایس اکشن را به صورت تار می بینید.
اگر شما به دقت به نمودارها نگاه کنید و برایتان سوال پیش بیاید که کدام نمودار برای تحلیل بازار بهتر و آسان تر است جواب سوال شما بسیار ساده خواهد بود. تمام اندیکاتورهای نمودار پایین و در کل، تمام اندیکاتور ها بر اساس تغییر قیمت ها و یا همان پرایس اکشن ساخته شده اند. به بیان دیگر همه معامله گران با اضافه کردن تعداد بالای اندیکاتور ها از متغیرهای بیشتری برای خودشان استفاده می کنند که در نتیجه آن تصویر درستی برای برای تحلیلگران در بازار به دست نمی آید. آنها حتی حداقل اطلاعات در مورد تغییر قیمت ها یا پرایس اکشن با وضوح بالا درک نمی کنند.
مثال هایی از استراتژی های پرایس اکشن در بازار های مالی
در ادامه به چند استراتژی معاملاتی پرایس اکشن نگاهی می اندازیم. توجه داشته باشید که من در این نمودار تحلیل هایی که به شکست منجر شده اند را هم قرار داده ام به این دلیل که بدانید هر معامله ای که در بازار فارکس باز می کنید منجر به سود نمی شود. ما این جا نیستیم تا توضیح دهیم که بهترین معاملاتمان چه بوده است، ما می خواهیم با صداقت و نشان دادن واقعیت، نحوه استفاده از استراتژی ها را آموزش دهیم.
در شکل زیر چند استراتژی معاملاتی پرایس اکشن به تصویر کشیده شده اند
چگونه با استفاده الگوهای نموداری، روند بازار را پیش بینی کنیم؟
یکی از بزرگترین ابعاد پیاده سازی پرایس اکشن تشخیص این موضوع است که بازار، روندی را دنبال می کند یا در حال نوسان کردن است. معامله کردن در بازاری که روند را دنبال می کند شانس سود دهی شما را با استفاده از الگوهای نموداری بالاتر می برد. اما شما در قدم اول باید تشخیص دهید که بازار در چه حالتی قرار دارد.
نمودار زیر نشان می دهد که شما چگونه می توانید با استفاده از قیمت ها روند بازار را پیش بینی کنید. اگر بالاترین نقطه هر قله ای از قله قبلی بالاتر باشد و دره یا کف بعدی هم از کف فعلی بالاتر باشد روند صعودی است. اما اگر قله بعدی پایین تر از قله فعلی باشد و دره یا کف بعد هم پایین تر از کف فعلی باشد روند بازار نزولی است.
در شکل زیر مشاهده می کنید که به چه شکل روند بازار با توجه به قله ها و دره ها صعودی شده است:
در شکل زیر شما مشاهده می کنید که به چه شکل روند بازار با توجه به قله ها و دره هایی که با پرایس اکشن مشخص شده، نزولی شده است:
بازار روندی در مقابل بازار رِنج
همانطور که پیش تر ذکر شد پرایس اکشن همان تحلیل نوسان قیمت در زمان است. بر اساس تحلیل هایی که انجام دادیم و بررسی قیمت ها متوجه می شویم که نوسان قیمت ها می توانند منجر به شکل گیری روند شود و در جایی که روند وجود نداشته باشد میگویند بازار رنج است و به صورت نوسانی حرکت می کند.به صورت کلی شما در بازارهای مالی به دنبال این موضوع هستید که بازار روندی را از بازار رِنج مجزا کنید. در پرایس اکشن شما می توانید نوع بازار را تشخیص دهید. پرایس اکشن به شما توضیح می دهد که در بازار روندی شما باید چه استراتژی را استفاده کنید و در بازار رِنج از چه استراتژی ای بهره گیری کنید. در پرایس اکشن شما می توانید برای هر نوع از بازار برنامه ای خاص در نظر بگیرید. دقیقا همین ویژگی پرایس اکشن است که شما را وسوسه می کنید که به سمتش بروید و سختی های یادگیری اش را به جان بخرید. شما از جایی متوجه می شوید که ببینید آیا قله ها یکی بالاتر و بعد یکی پایین تر قرار می گیرند یا اینکه این قله ها به ترتیب با جلو رفتن زمان بازار بالاتر از یکدیگر حرکت می کنند یا اینکه به ترتیب یک به یک، پایین تر از یکدیگر قرار می گیرند. در نمودار زیر دقت کنید که قیمت بین دو خط افقی در حال نوسان است. این دو خط، خطوط حمایت و مقاومت هستند.
چگونه با استراتژی های پرایس اکشن معامله کنیم؟
خب دقیقا چطور با استراتژی های پرایس اکشن معامله کنیم؟ برای اینکه این کار را بتوانید انجام دهید باید الگو ها ، لحظه ها و شرایط مورد نیاز برای معامله کردن را بدانید. الان اگر این مطلب برای شما جدید است قشنگ سر جای خود بنشینید که به زودی برای شما همه چیز را تشریح خواهد شد. اول ما نیاز داریم چند مطلب را به صورت جامع پوشش دهیم:
اول اینکه شما باید طبیعت بازار ، کسانی که در این بازار معامله می کنند و عکس العمل هایشان را نسبت به اقتصاد جهانی بشناسید. چون بازار مدام خودش را تکرار می کند. به الگوهایی که در این روش وجود دارد استراتژی های معاملاتی پرایس اکشن می گویند. این استراتژی های معاملاتی پرایس اکشن با روش های متفاوتی به کار گرفته می شوند.شاید شما پیش از این تئوری امواج الیوت را خوانده باشید که می گوید بازار خودش را تکرار می کند و به همین خاطر یکسری از الگو ها را برای معامله کردن در بازارهای سهامی مورد آزمایش قرار داد. پرایس اکشن هرگز از هیچ الگوی جدا نیست. می توان گفت پرایس اکشن تار و پود هر روش معاملاتی هست که شما استفاده می کنید. حتی الگوی مثلث با عناوین مختلف در الگوی هارمونیک، پرایس اکشن و الیوت تکرار می شود.
در بازار های مالی الگوها در شکلهای مختلف تکرار می شوند و پس از آن حس و حال بازار را تغییر داده و یا کاری می کنند که روند و حس و حال فعلی بازار ادامه پیدا کند. در نظر داشته باشید که شما با دنبال کردن الگو ها، می توانید نشانه هایی برای ورود به بازار یا خروج از آن دریافت کنید.بسیاری از مردم و شرکت های کوچک از روش پرایس اکشن استفاده می کنند. ابزار اصلی این روش یک نمودار 5 دقیقه و یک میانگین حرکتی با دوره 20 است که می توانید توسط آن مکانیزم های موجود در پرایس اکشن را پیاده سازی کنید.
در بازارهای مالی افراد متعددی را دیدم که تمام الگوهای نموداری را لازمه سود کرد در بازار می دانستند.آن ها فکر می کردند تمام الگو ها از الگوهای پرایس اکشن است و به گمانشان از این روش برای معامله استفاده می کنند. به شخصه نمی توان به این افراد خرده گرفت که چرا هر روشی که می بینند می گویند این روش خوب یا درست نیست. فقط و فقط و فقط پرایس اکشن.
تمام اندیکاتورهای بازار های مالی بر اساس پرایس اکشن نوشته شده اند.هیچ اندیکاتوری در بازار وجود ندارد که بر اساس اتفاقاتی که در بازار می افتد به شما سیگتال ندهد. تفاوت بین اندیکاتور ها نوع کاربرد آن هاست. اما شما باید احساسات خودتان را کنار بگذارید تا مانند ربات های شرکت های بزرگ معامله کنید. اگر انسان ها در بازار حضور نداشتند، پرایس اکشن وجود نداشت.پرایس اکشن نتیجه رفتار های ما در بازار است.
اولین کاری که شما برای شروع استفاده از استراتژی پرایس اکشن می کنید این است که تمام اندیکاتورها را از نمودار های خود پاک کنید. تمام ربات ها را پاک کنید. سیگنالهای اتوماتیک را غیر فعال کنید. بهتر است از نمودار شمعی استفاده کنید چون اطلاعات بیشتری از بازار را به شما می دهد.
نمودار شمعی می تواند به صورت سیاه و سفید باشد. اگر می خواهید رنگ شمع ها را عوض کنید. روی نمودار کلیک راست کنید، گزینه Properties را انتخاب کرده و سپس رنگ ها را عوض کنید.
بعد از اینکه شما تمام اندیکاتورهایی را از نمودار خود حذف کردید، می توانید سطوح را ترسیم کرده و به دنبال الگوهایی باشید که نشان می دهند چه زمانی برای ورود به بازار مناسب است.
در عکس زیر خطوط مقاومت، حمایت و الگوهایی که در پرایس اکشن وجود دارند نشان داده شده است
مفاهیم مورد نیاز برای پیاده سازی الگوهای نموداری در پرایس اکشن
-
اولین مفهوم، سیم فشار قوی (barbwire) هست. جایی که چندین کندل روی همدیگر همپوشانی دارند و یک یا دو کندل آن به شکل دوجی هستند. بیشتر زمانی هایی که بازار در این حالت قرار می گیرد، شما نباید معامله کنید. بیشترین ضرر ها، در بازارهای مالی زمانی اتفاق می افتد که معامله گران تلاش می کنند در این وضعیت وارد بازار شوند. در پرایس اکشن می گویند باید یک موقعیت مناسب و یک کندل سیگنال دهنده مناسب برای انجام معامله وجود داشته باشد، در این الگو معمولا هیچ یک وجود ندارند.
-
مفهوم دوم در پرایس اکشن: کندل های پولبک است.در روند صعودی یعنی، پایین ترین قیمت هر کندل از پایین ترین قیمت کندل قبلی خود پایین تر باشد. و در روند نزولی یعنی بالاترین قیمت هر کندل از بالاترین قیمت کندل قبل بالاتر باشد. شما می توانید در شکل زیر یک بار پولبک صعودی را ببینید. بعد از اتمام این شمع ها روند صعودی شده است. به همین خاطر است که به آن بار پولبک صعودی گفته می شود
-
مفهوم سوم خرس معکوس (bear reversal) است. در بازار فارکس خرس نشانه فروش و کاهش قیمت است و گاو نشانه خرید و افزایش قیمت است. این اتفاق به چند طریق در بازار فارکس می افتد که در قسمت استراتژی ها به شما نشان خواهیم داد. وقتی از واژه خرس معکوس در پرایس اکشن استفاده می شود که روند بازار از صعودی به نزولی تغییر پیدا کرده باشد.
-
شکست ها در پرایس اکشن : زمانی اتفاق می افتد که بالاترین قیمت یک کندل از چند کندل قبلی بالاتر باشد. یا پایین ترین قیمت یک کندل از چند کندل قبلی خود پایین تر باشد. خیلی پیش می آید که برای مدت زمانی قله هایی در بازار وجود داشته باشند که هم سطح باشند و با وصل کردن آن ها به یکدیگر بتوان خط مقاومتی را ترسیم کرد. زمانی که این خط مقاومت شکسته شود و بازار به سمت بالا حرکت کند می گویند شکست اتفاق افتاده است. همین اتفاق برای دره ها هم می افتد و باز هم به آن شکست گفته می شود. یکی از فازهای معاملاتی که در روش پرایس اکشن وجود دارد همین شکست هاست. به صورت خلاصه شما می خواهید بدانید که آیا روند خطوط مقاومت یا حمایت را می شکند یا خیر
-
مفهوم پنجم گاو معکوس (Bullish reversal): در بازار فارکس خرس نشانه فروش و کاهش قیمت است و گاو نشانه خرید و افزایش قیمت است. این مفهوم به چند طریق در بازار فارکس شکل می گیرد که در قسمت استراتژی ها به شما نشان خواهیم داد. وقتی از واژه گاو معکوس استفاده می شود که روند بازار از نزولی به صعودی تغییر پیدا کرده باشد.
-
مفهوم ششم در پرایس اکشن دوجی (doji) است. زمانی که کندلی در بازار وجود داشته باشد که بدنه اش بسیار کوچک باشد یا بدنه ای نداشته باشد می گویند دوجی است.
-
مفهوم هفتم در پرایس اکشن: دو دره (Double Bottom) وقتی اتفاق می افتد که پایین ترین نقطه روند نزولی فعلی که همان دره باشد با پایین ترین نقطه روند نزولی قبل، در یک سطح باشند.
-
مفهوم هشتم دوقله (Double Top) : وقتی اتفاق می افتد که بالاترین نقطه روند صعودی فعلی یا همان قله با بالاترین نقطه روند صعودی قبل، در یک سطح باشند.
-
مفهوم نهم ترتیب ساختاری :(setup) به مجموعه کندل های گفته می شود که کنار یکدیگر قرار می گیرند و معامله گر بر اساس این کندل ها تصمیم میگیرد تا وارد بازار شود.
چند کلامی با شما پیش از توضیح الگوهای نموداری قیمت و استراتژی ها دارم
شاید جالب باشد که بدانید بیش از 90% حجم معاملات بازار فارکس توسط موسسات مالی انجام می شود و 10% باقیمانده شامل معامله گران خرد می باشد که توسط این موسسات مالی معاملات خود را در بازار ثبت می کنند. اگر قیمتی که برای خرید یا فروش توسط این افراد برای ورود به بازار مشخص می شود مورد نظر هیچ موسسه مالی نباشد، آن معامله باز نخواهد شد. بروکرها یا کارگزاری ها در بازار فارکس با موسسات مالی زیادی کار می کنند و به همین خاطر است که شما در هر قیمتی می توانید در این بازار خرید یا فروش انجام دهید.
در آخر روز وقتی شما بازار را نگاه می کنید باید متوجه شوید جایی که موسسات خرید عظیم انجام دادند بازار صعودی حرکت کرده است و جایی که فروش عظیم انجام دادند بازار روند نزولی داشته است. کافی است شما تمام کندل ها را یک به یک مطالعه کنید و تغییرات قیمت را مشاهده کنید. متوجه میشوید که خیلی از الگوها در بازار به کرات تکرار شده اند.
برای مثال، کندلی پایین ترین قیمتش پایین تر از قیمت کندل قبلی قرار گرفته، ولی با این وجود می دانیم که روند در طولانی مدت صعودی است دقیقا همین جا، جایی است که معامله گران ضعیف معامله های خریدشان را میبینند چون فکر می کنند بازار نزولی شده است و از بازار خارج می شوند. این نقطه دقیقا همان نقطه ای است که معامله گران حرفه ای وارد بازار می شوند و خرید انجام می دهند. این ریزش قیمت ها به صورت موقت است و قدرت روند، به درستی می تواند راه را نشان معامله گران با تجربه دهد. اگر شما معامله گر حرفه ای نباشید شاید تمام این تصمیم ها برای شما غلط به نظر برسد.
این را بدانید که در گذشته بیشتر معاملات موفقیت آمیز توسط معامله گرهای حرفه ای انجام می شد. اما امروزه انقدر ربات ها پیشرفت کرده اند که بیشتر معاملات توسط ربات ها انجام می شود. درست است که زمان می برد اما ربات ها بالاخره پیروز می شوند. حتی کاسپاروف، شطرنج باز معروف هم از کامپیوتر ها شکست خورد.
بهترین پیشنهاد من به شما این است که معاملات خود را پیش از اینکه اجرایی کنید دقیق بررسی کنید. محاسبه کنید که درصد ریسک به پاداش برای شما در آن معامله چه مقدار است.بزرگترین دغدغه معامله گران این است که آیا بازار روندی را دنبال می کند یا خیر. همه معامله گران می خواهند بدانند که هر واحد از نمودار شمعی نشان دهنده صعودی یا نزولی بودن بازار است یا خیر. اگر مطمئن شوند که بازار روندی را دنبال می کند فرض اول این است که بازار روند حال حاضرش را برای مدت طولانی حفظ خواهد کرد.
الگوهای نموداری شمعی در پرایس اکشن
به قسمت مهمی از مقاله مان رسیدیم. همانطور که صحبت شد و شما می دانید، ما در پرایس اکشن از نمودار شمعی استفاده می کنیم. این نمودارهای شمعی حالت ها و شکل های خاصی دارند که در استراتژی های معاملاتی پرایس اکشن بسیار کاربردی هستند. در این بخش ما می خواهیم سه نوع از کندل هایی که در نمودار شمعی وجود دارند را برای شما توضیح دهیم تا درصد سوددهی شما با روش پرایس اکشن بالاتر از قبل برود. این الگوها بیشتر به شما کمک می کنند که شور و حالی که در بازار بین معامله گران خرد و آربیتراژ ها وجود دارد را بهتر درک کنید و واکنش درستی نشان دهید.
پین بار (Pin Bar) و پیش بینی نقطه بازگشتی بازار
خب اول از همه با الگویی در نمودار شمعی شروع می کنیم که نتایج خوبی را برای معامله گران بازار های مالی به ارمغان آورده است
در شکل زیر شما پین بار های صعودی و نزولی را مشاهده می کنید:
خب قبل از اینکه بخواهیم توضیح دهیم که چرا این کندل ها بسیار قدرت مند هستند باید جزییات آن را برایتان شرح دهیم:
-
Tail که می شود دُم ولی بسیاری از افراد آن را سایه می نامند. سایه ها عضو اصلی هر کندل پین بار هستند و طبق تجربه، طول هر سایه باید بیش از دو سوم کندل را تشکیل دهد. در شکل بالا به دقت نگاه کنید که چند درصد کندل ها را سایه تشکیل داده است.
-
Body همان بدنه کندل که سایز های متفاوتی دارد. اما اندازه بدنه یا فاصله بین باز شدن و بسته شدن شمعها نباید زیاد باشد. قانونی که برای سایه وجود دارد شما را در خط درستی نگه می دارد. سایه باید بیش از دو سوم کندل را در بر بگیرد و به همین خاطر است که بدنه نمی تواند خیلی بزرگ باشد.
-
Nose یا دماغ کندلی است که اصلا نباید بزرگ باشد. مقدار دماغ هر کندل بسیار کوچک است و در بسیاری از موارد، وجود خارجی در کندل پین بار ندارد.
چرا باید در هنگام شکل گیری این کندل معامله کنم؟
-
شما به راحتی می توانید این کندل را در نمودار شمعی پیدا کنید.
-
نقطه ی بسیار خوبی برای پنهان کردن حد ضرر معامله است.
-
اگر به درستی تشخیص داده شود، سود دهی بالایی دارد.
-
در تایم فریم روزانه و چهار ساعته بسیار خوب جواب می دهد.
حال که با مشخصات این کندل آشنا شدید به مثال های زیر توجه کنید:
اولین مثال برای نسبت جفت ارز دلار نیوزلند به ین ژاپن است که یک پین بار صعودی را در نمودارش می توانید نمایش دهید.
توجه داشته باشید که بازار به صورت نزولی حرکت کرد تا به خط حمایت رسید و در همان هنگام پین بار به وجود آمد و بازار صعودی شد تا به خط مقاومت اول برسد.
در مثال بعدی، شما نمودار قیمتی یورو به دلار را مشاهده می کنید که با پین بار نزولی همراه بوده است.
همانطور که در شکل بالا میبینید یک کانال صعودی تشکیل شده که در قسمت بعدی توضیحش خواهیم داد. در این کانال دو بار قیمت با خط مقاومت برخورد داشته و در بار دوم یک پین بار نزولی تشکیل شده است. همانطور که در شکل مشخص است اگر شما به محض تشکیل شدن پین بار وارد بازار شوید و تا محدوده حد سود باز نگه دارید نزدیک به 400 پیپ سود خواهید کرد.
هیچ کندلی به خوبی اینساید بار (inside bar) ادامه روند را به شما نشان نمی دهد
اینساید بار یکی از الگوهای نمودار شمعی است که به درستی درک نمی شود و دلیل آن هم این است که به سختی می توان نمونه کاربردی اش را در نمودارها پیدا کرد. این الگو را بیشتر در تایم فریم ها یا بازه های زمانی کمتر از روزانه می توانید پیدا کنید. در ادامه می توانید الگوی نمودار شمعی را مشاهده کنید:
اینساید بار که شامل بالاترین و پایین ترین قیمت است به صورت کامل باید درون بار مادر قرار بگیرد. یعنی به صورت کامل توسط "بار مادر" پوشش داده می شود. به بیان دیگر بار مادر به صورت کامل اینساید بار را در آغوش می کشد.
چه چیزی اینساید بار (Inside Bar) را خاص و کاربردی می کند؟
وقتی به الگوی های نمودار شمعی می رسید اینساید بار دومین الگوی کاربردی است.
دلایل آن به شرح زیر می باشد:
-
اگر با یک روند قوی همراه شود می تواند یک الگوی پرسود برای پیش بینی ادامه روند باشد.
-
ناحیه بسیار مناسبی برای پنهان کردن حد ضرر است.
-
الگوی اینساید بار قابل معامله، بسیار کم اتفاق می افتد اما وقتی اتفاق می افتد می تواند یکی از بهترین فرصت ها برای انجام معامله باشد.
این یک مثال بسیار قوی برای اینساید بار است:
توجه داشته باشید که در نمودار بالا یک روند بسیار قوی وجود دارد. روند بسیار قوی لازمه اعتماد کردن به این الگو در نمودار شمعی است.
تا اینجای قضیه را متوجه شدید؟
در نمودار زیر شما مشاهده می کنید که دو اینساید بار نزولی در نمودار روزانه یورو به دلار وجود دارد. توجه داشته باشید که روند نزولی برای ماهها ادامه داشته و به همین خاطر این الگو می تواند ادامه روند را تضمین کند.
شما می توانید حتی بگویید که الگوی اول پین بار است و علاوه بر اینکه اینساید بار هم هست. وقتی سطح حمایت شکسته شود و دو الگو همزمان شکل گیرد بهترین نقطه برای ورود به معامله است.
کندل پوششی معکوس همیشه اشتباه قضاوت می شود
میرسیم به آخرین الگو که الگوی پوششی است. برخلاف اینساید بار که توضیح دادیم این الگو وقتی دیده شود، نشان دهنده بازگشت بازار است. روند بازار بعد از این الگو عوض می شود.
برای چه گفتم این الگو اشتباه برداشت می شود؟
به این خاطر که خیلی کم پیش می آید این الگو موفقیت یک معامله مطمئن را ضمانت کند. اگر بخواهیم روی این الگو حساب ویژه ای باز کنیم باید مطمئن شویم که این الگو در نزدیکی خط حمایت یا مقاومت شکل گرفته است. یعنی وقتی این الگو نزدیک به قله یا دره شکل می گیرد می توان به عنوان یک معامله مطمئن رویش حساب کرد. این فرمول معامله کردن با این الگو است.
در نظر بگیرید که دامنه این کندل شمعی گسترده است و کندل قبلی خود را در بر می گیرد. به همین خاطر که کندل قبلی خود را پوشش می دهد به آن الگوی پوششی می گویند. این کندل می تواند یک سیگنال درست را به شما بدهد. وقتی این کندل را خواستم توضیح بدهم به اولویتش فکر کردم و آخر از همه توضیح دادم. اینکه آخر از همه توضیح دادم به معنای ناکارآمدی این الگو نیست و باید بدانید که این الگو در صورتی که به درستی استفاده شود الگوی سود دهی خواهد بود.
چند نکته در مورد این الگو وجود دارد که قبل از معامله کردن باید در نظر داشته باشید ....
-
این الگو سیگنال روند معکوس می دهد
-
این الگو باید در تایم فریم یا بازه زمانی روزانه و پس از بررسی روند استفاده شود.
-
اگر می خواهید به عنوان نقطه ورود از این کندل استفاده کنید، حد ضرر را باید بالاتر از کندل پوششی قرار دهید در صورتی که پوششی نزولی است و پایین تر از کندل پوششی باشد وقتی پوششی صعودی است.
-
برای اینکه به صورت مطمئن از این الگو استفاده کنید باید از دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده کنید.
الگوی پوششی زیر در جفت ارز دلار نیوزلند به دلار آمریکا در بازه زمانی روزانه اتفاق افتاده است
در واقع در این جا دو الگوی پوششی پشت سر هم در نزدیکی خط مقاومت شکل گرفته اند. این الگو یک الگوی نموداری پر کاربرد است و جزو الگوهای پرایس اکشن محسوب نمی شود.
همانطور که می بینید در الگوی گوه و نزدیکی خط مقاومت، دو الگوی پوششی نزولی به وجود آمده و بهترین زمان برای وارد شدن به بازار و سود دهی خوب است. از طرفی اولین الگو شبیه به الگوی پین بار هم است. این دو الگو می توانند همزمان اتفاق بیفتند.همیشه به یاد داشته باشید که الگوی پوششی صعودی در نزدیک دره ها به معنای قدرت روند معکوس است. یعنی روند نزولی فعلی رو به اتمام است. همچنین همیشه به یاد داشته باشید که الگوی پوششی نزولی در نزدیک قله ها به معنای قدرت روند معکوس است. یعنی روند صعودی فعلی، رو به اتمام است و زور روند نزولی در حال زیاد شدن است.در آخر باید بگویم که هر دو الگو باید در نزدیک سطح حمایتی و یا مقاومتی اتفاق بیفتند تا بتوان به عنوان سیگنال، مورد استفاده قرار بگیرند. اگر اینطور نباشد شما باید خودتان را به زور و اشتباها قانع کرده باشید.
فرقی ندارد که شما فقط از پرایس اکشن استفاده می کنید و یا حتی اگر از روش های تکنیکال دیگر اما بهتر است بدانید که سه الگویی که در این بخش توضیح داده شد بسیار به کارتان می آید.هر چند که این روش ها می توانند درصد سود دهی شما را بالاتر ببرند اما باید بدانید در بازارهای مالی هیچ 100% وجود ندارد و هیچ چیز سود شما را تضمین نمی کند. شما همیشه خودتان، با مدیریت ریسک باید مواظب سرمایه خود باشید.
سه الگویی نمودار شمعی نامبرده، بسیار کاربردی هستند. اما شما باید در کنار خطوط حمایت و روند باید از این روش ها استفاده کنید. این خطوط حس و حال بازار را به خوبی نشان می دهند.
استراتژی های معاملاتی پرایس اکشن با استفاده از الگوهای نموداری
در این قسمت، به بررسی الگوهایی که در سیستم پرایس اکشن استفاده می شوند می پردازیم. تمام الگوها با جزییات برای شما توضیح داده خواهند شد. در ابتدا به بررسی الگوهایی می پردازیم که بیشترین کاربرد را در این سیستم دارند و سپس الگوهای دیگر پرایس اکشن را به تفصیل توضیح خواهیم داد.
الگوی سر و شانه در پرایس اکشن
الگوی سر و شانه محبوب ترین الگویی است که در استراتژی های معاملاتی پرایس اکشن منجر به سود می شود. دقت این روش به 85% هم می رسد به همین خاطر تمام معامله گران بازار های مالی باید این الگو را به خاطر بسپارند تا از فرصت ها به درستی استفاده کرده و روند معکوس را پیشبینی کنند. البته شناخت درست این الگو در پرایس اکشن بسیار چالش برانگیز است. شما هر کحا که بروید می گویند پرایس اکشن بلد هستی، الگوهایش را میشناسی. بیا بنشین تا الگوی سر و شانه را نشان دهم.در بین الگوهای پرایس اکشن شکل این الگو از همه خاص تر است. اما شما نباید اصرار داشته باشید که این الگو را ببینید. در پرایس اکشن، الگو ها به زور دیده نمی شوند.اگر شما این مطلب را به درستی درک کنید، از پرایس اکشن و الگوهایش بهتر می توانید استفاده کنید. برای مثال شما ممکن است الگوی سر شانه ای را ببینید که یکی از شانه هایش بالاتر است و یا فاصله شانه ها با سر زیاد و کم می شود.این تفاوت های کوچک فرق زیادی را ایجاد نمیکند.تا زمانی که یک سر در وسط و دو شانه در اطرافش باشند می توانیم بگویم الگوی سرو شانه شکل گرفته است. این الگو شامل دو آونگ رو به پایین (دو شانه ) می شوند و قله ای بین این دو قله که ارتفاعش از هر دوی آن ها بالاتر است. به طور کلی این الگو را میتوانیم و سر و شانه یک انسان تشبیه کنیم. در پاره ای از اوقات، وقتی این الگو اتفاق می افتد می توانیم شاهد کاهش قیمت و روند نزولی بازار باشیم. اما وقتی دو آونگ رو به بالا داشته باشیم که دره ای بینشان باشد که ارتفاع دره از نوک آونگ ها (شانه ها) ی وارونه پایین تر باشد الگوی سر و شانه برعکس اتفاق افتاده است. وقتی این الگو را می بینیم می توانیم توقع صعود بازار را در انتها داشته باشیم. شما می بینید که در هر دو الگو سر ها و شانه ها وجود دارد. فقط در مدل وارونه سرها و شانه ها رو به پایین است.
الگوی سر و شانه در پرایس اکشن
الگوی سر و شانه وارونه (برعکس) در پرایس اکشن
الگوی مستطیلی صعودی و نزولی در پرایس اکشن
الگوی مستطیلی یک الگوی ادامه دار است که در انتها به حرکت روندی منجر می شود. این الگو بسیار شبیه به الگوی کانال است با این تفاوت که شیبی نسبت به روند قبلی وجود ندارد و شانس بیشتری برای ادامه روند وجود خواهد داشت.
الگوی مستطیلی با حرکت های روندی قوی ای همراه است که دو یا سه دره یا قله هم سطح در آن وجود دارد که اگر نوک این قله ها و دره ها را به هم وصل کنیم خط حمایت و مقاومت موازی تشکیل می شود. تفاوت صعودی یا نزولی بودن این الگو است که با چه روندی شروع می شود. در الگوی مستطیلی صعودی روند اولیه صعودی است و در الگوی مستطیلی نزولی روند اولیه نزولی است.
پیشبینی این الگو بسیار دشوار است و ممکن است که بعد از دو اوج و دره، دره یا اوج دیگری وجود نداشته باشد. حتی ممکن است حمایت یا مقاومت شکسته نشود که بخواهیم بگوییم روند مخالف شکل گرفته است. برای همین است که استفاده از این الگو با ریسک زیادی همراه است. الگوی مستطیلی الگوی کاملی است وقتی در الگوی صعودی اش بتواند خط مقاومت را بشکند و یا در الگوی نزولی اش خط حمایت را بشکند. کسانی که می خواهند با استفاده از این الگو، حد سود قرار دهند می توانند به اندازه عرض مستطیل حد سود خود را بالاتر از خط مقاومت در صورت الگوی صعودی و پایین تر از خط حمایت در الگوی نزولی قرار دهند. گاهی اوقات الگوی مستطیل در پرایس اکشن با الگوی پرچم ادغام می شود
الگوی سه قله و سه کف در پرایس اکشن
الگوی سه قله و سه کف از الگوهای معکوس هستند. در الگوی سه قله، سه قله همراستا وجود دارند که با وصل کردن این قله ها به یکدیگر خط افقی مقاومتی شکل می گیرد. در الگوی سه کف، سه کف همراستا وجود دارند که با وصل کردن این کف ها به یکدیگر خط افقی حمایتی شکل می گیرد. وقتی فاصله بین قله ها در الگوی اول و فاصله بین کف ها در الگوی دوم از یکدیگر زیادتر باشند این الگو قوی تر است.
الگو زمانی کامل می شود که خط حمایت در الگوی سه قله شکسته شود و بازار به حرکت نزولی اش ادامه دهد یا زمانی که در الگوی سه کف خط مقاومت شکسته شود و الگو به حرکت صعودی اش ادامه دهد. حد سود در این مواقع می تواند به اندازه فاصله خط حمایت تا مقاومت باشد در هر دو الگوی ذکر شده. این الگو یکی الگوی بسیار نادر در پرایس اکشن محسوب می شود.
الگوی نموداری دو قله و دو کف در پرایس اکشن
الگوهای دو قله و دو کف از پر کاربردترین الگو های بازگشتی در پرایش اکشن هستند. الگوی دو قله شامل دو قله قیمتی هم سطح می باشد و الگوی دو کف هم شامل دو کف قیمتی هم سطح می باشد. هر چقدر فاصله بین دوقله یا دو کف بیشتر باشد، احتمال اتفاق الگو بسیار بیشتر است.
الگو زمانی کامل می شود که قیمت در الگوی دو کف، خط مقاومت را بشکند و در الگوی دو قله هم خط حمایت را بشکند. این الگو زمانی کامل می شود که فاصله قله تا دره را پس از شکاندن خط حمایت یا مقاومت به همان اندازه ادامه دهد.
در کل، الگوی دو کف قدرت بیشتری نسبت به الگوی دو قله دارد و امکان وقوعش بیشتر است. در الگوی دو کف 78% اوقات الگو به صورت کامل تشکیل می شود و در الگوی دو قله، درصد موفقیت به 75% می رسد.
کانال صعودی و نزولی در پرایس اکشن
الگوی کانال جزو پر استفاده ترین الگوهایی است که ادامه حرکت روند ها را نشان می دهد. الگوی کانال بسیار شبیه الگوی پرچم است چرا که هر دوی آن ها دوره نوسانی بلاتکلیف واری دارند. اما الگوی کانال شامل کندل های بیشتری است و قدرت این الگو بیشتر از پرچم است به همین خاطر بیشتر از الگوی پرچم مورد استفاده قرار می گیرد.
کانال صعودی بدین شکل است که روند بازار صعودی است و بعد در یک کانال نوسان های زیادی شکل می گیرد و سپس خط مقاومت شکسته شده و بازار به حرکت صعودی خود ادامه می دهد. کانال نزولی اما به شکل عکس کار می کند. یعنی روند بازار نزولی است و سپس بازار بین دو خط حمایت و مقاومت نوسان می کند و سپس خط حمایت شکسته می شود و بازار به حرکت نزولی اش ادامه می دهد.
در پرایس اکشن این الگو زمانی کامل می شود که در کانال صعودی خط مقاومت شکسته شود یا در کانال نزولی این اتفاق برای برای خط حمایت بیفتد و به اندازه فاصله خط حمایت تا خط مقاومت روند ادامه پیدا کند.
مثلث صعودی و نزولی در پرایس اکشن
الگوی مثلث جزو الگوهایی است که خبر از ادامه روند می دهد. در الگوی صعودی مثلث، چند قله وجود دارد و چند دره و به مرور زمان فاصله بین خط مقاومت و حمایت کمتر می شود، بازه کوچکتر می شود و در نهایت روند صعودی ادامه پیدا می کند. در الگوی نزولی مثلثی چند دره وجود دارد و چند قله و به مرور زمان فاصله بین این قله ها و دره ها کمتر شده و بازه کوچکتر می شود و در نهایت روند نزولی ادامه پیدا می کند.
الگوی مثلث صعودی زمانی ادامه پیدا می کند که خط مقاومت شکسته شده و الکوی مثلث نزولی زمانی ادامه پیدا می کند که خط حمایت شکسته شود. این الگو زمانی کامل می شود که فاصله اش از خط مقاومت در حالت صعودی و حمایت در حالت نزولی به اندازه اولین قله و کف ورودی به الگو باشد. این الگوی پرایس اکشن یکی از پر بازده ترین الگوها محسوب می شود
الگوی پرچم صعودی و نزولی در پرایس اکشن
الگوی پرچم معمولا بعد از یک روند پر قدرت اتفاق می افتد و در پرچم صعودی شامل یک روند صعودی قوی است که با چندین قله و دره در مسیر نزولی ادامه پیدا گرده و سرانجام به مسیر صعودی اش باز می گردد. در پرچم نزولی قضیه کاملا برعکس است. همه چیز از یک روند نزولی قوی شروع شده و با نوسان های صعودی همراه است، سپس دوباره به مسیر روند نزولی اش باز می گردد. این الگو نشان دهنده وقفه ای در مسیر اصلی است.
الگوی پرچم، مانند یک مستطیل در مسیر روند قرار می گیرد و برای مدتی در آن وقفه ایجاد می کند. دو عامل اصلی که بهترین الگوهای پرچم دارند:
-
روند قبل از شروع پرچم بسیار قوی باشد
-
دامنه حرکتی پرچم بسیار محدود باشد
هر چه دامنه تنگ تر باشد احتمال شکسته شدنش بیشترو بیشتر می شود. وقتی این روند کامل می شود به اندازه ای که میله پرچم حرکتی داشت بعد از شکسته شدن مستطیل هم باید همین راه را به همین اندازه ادامه دهد.
کلام آخر
الگوهای نموداری پرایس اکشن مانند اندیکاتورها به عنوان ابزار معاملاتی دیده نمی شود بلکه مانند منبع اطلاعاتی ای دیده می شود که تمام ابزارها بر اساسش ساخته شده اند. کسانی که از استراتژی سویینگ یا روند استفاده می کنند بیش از دیگر معامله گرها از این روش استفاده می کنند. خبرهای فاندامنتال و خطوط حمایت و مقاومت تاثیر زیادی در استفاده از این استراتژی می گذارند. اگر به دنبال آموزش صفر تا صد پرایس اکشن هستید در آموزش پرایس اکشن گروه بورسا شرکت کنید. قابل ذکر است دوره خصوصی آموزش پرایس اکشن نیز در این مجموعه وجود دارد و میتوانید از آن نیز بهره ببرید.
برای بررسی اخبار بازار فارکس و ارز دیجیتال به فارکس فکتوری فارسی سر بزنید.
برای دریافت فایل PDF این مقاله روی لینک کلیک کنید
