آیا به یک استراتژی معاملاتی که تقریباً 100٪ سودآور است علاقه مند هستید؟ به طرز شگفت انگیزی، چنین رویکردی وجود دارد و به قرن هجدهم بازمی گردد. استراتژی مارتینگل بر اساس نظریه احتمالات است. اگر جیب شما به اندازه کافی عمیق باشد، تقریباً 100٪ درصد موفقیت آمیز خواهد بود. ما در آموزش فارکس و آموزش ارز دیجیتال به صورت مفصل در مورد آن توضیح داده ایم.
استراتژی مارتینگل بیشتر در سالن های قمار کازینوهای لاس وگاس انجام می شد. این دلیل اصلی این است که کازینوها اکنون حداقل و حداکثر شرط بندی را دارند. مشکل این استراتژی این است که برای دستیابی به سود 100 درصدی به حجم قابل توجهی پول نیاز دارید. در برخی موارد، جیب شما باید بی نهایت عمیق باشد.
استراتژی مارتینگل بر نظریه بازگشت میانگین متکی است. بدون وجود مقدار زیادی پول برای به دست آوردن نتایج مثبت، باید معاملات از دست رفته را تحمل کنید که می تواند کل حساب را ورشکست کند. همچنین توجه به این نکته مهم است که میزان ریسک در معامله بسیار بیشتر از سود احتمالی است. با وجود این معایب، راه هایی برای بهبود استراتژی مارتینگل وجود دارد که می تواند شانس موفقیت شما را افزایش دهد. پیاده سازی درست استراتژی های مدیریت ریسک می تواند اصلی ترین بخش این استراتژی باشد.
استراتژی مارتینگل چیست؟
مارتینگل توسط ریاضیدان فرانسوی پل پیر لوی معرفی شد و در قرن هجدهم رایج شد. مارتینگل در اصل نوعی از سبک شرط بندی بر اساس فرض "دوبرابر کردن" بود. جوزف لئو دوب، ریاضیدان آمریکایی، به کار روی استراتژی مارتینگل ادامه داد.
مکانیک این سیتسم شامل یک معامله اولیه است که هر بار که معامله در ضرر می رود با حجم دو برابر دوباره باز می شود. با توجه به زمان کافی، یک معامله برنده تمام ضررهای قبلی را جبران می کند. 0 و 00 روی چرخ رولت برای شکستن مکانیک مارتینگل با دادن نتایج احتمالی بیشتر به بازی معرفی شدند. این امر سود مورد انتظار بلندمدت از استفاده از استراتژی مارتینگل در رولت را منفی کرد و در نتیجه بازیکنان را از استفاده از آن منصرف کرد.
برای درک اصول اولیه استراتژی مارتینگل، اجازه دهید به یک مثال نگاه کنیم. فرض کنید ما یک سکه داشتیم و در یک بازی شرط بندی با شرط بندی اولیه 1 دلار شرکت کردیم. احتمال یکسانی وجود دارد که سکه روی شیر یا خط فرود آید. هر تلنگر یک متغیر تصادفی مستقل است، به این معنی که تلنگر قبلی تأثیری بر تلنگر بعدی ندارد. اگر هر بار که باختید شرط خود را دو برابر کنید، در نهایت برنده خواهید شد و تمام باخت های خود را به اضافه 1 دلار بازپس خواهید گرفت. این استراتژی بر این فرض استوار است که برای چرخاندن حساب شما فقط یک معامله لازم است.
مثال هایی از استراتژی مارتینگل
فرض کنید که 10 دلار برای شرط بندی دارید، با شرط بندی اول 1 دلار شروع کنید. شما روی شیرها (درجهت) شرط بندی می کنید، سکه به این ترتیب می چرخد و 1 دلار برنده می شوید و ارزش سهام خود را به 11 دلار می رساند. هر بار که موفق شدید، به شرط بندی همان 1 دلار ادامه می دهید تا زمانی که ببازید. تلنگر بعدی یک بازنده است و شما ارزش سهام حساب خود را به 10 دلار باز می‌گردانید. در شرط زیر، 2 دلار شرط می بندید تا ضرر قبلی خود را جبران کنید و سود خالص خود را از 0 دلار به 2 دلار برسانید. متأسفانه دوباره روی خط (خلاف جهت) فرود می آید. شما 2 دلار دیگر را از دست می دهید و کل ارزش سهام خود را به 8 دلار کاهش می دهید. با دنبال کردن استراتژی مارتینگل، شرط خود را دو برابر می‌کنید و در شرط بعدی به 4 دلار می‌رسید. خوشبختانه، شما به یک برنده می رسید و 4 دلار به دست می آورید. که کل سهام شما را به 12 دلار می رساند. همانطور که می بینید، تنها چیزی که نیاز داشتید یک برنده بود تا همه باخت های قبلی خود را پس بگیرید.
با این حال، بیایید در نظر بگیریم که چه اتفاقی می‌افتد زمانی که یک خط شکست خورده می‌شوید:
شما بار دیگر 10 دلار برای معامله دارید، با شرط اولیه 1 دلار. در این صورت، شما بلافاصله در اولین شرط شکست می خورید و موجودی خود را به 9 دلار کاهش می دهید. شما شرط خود را در معامله بعدی دو برابر می کنید، دوباره شکست می خورید و در نهایت 7 دلار می گیرید. در شرط سوم، شرط شما به 4 دلار می رسد. روند شکست شما ادامه دارد و شما را به 3 دلار کاهش می دهد. شما پول کافی برای دو برابر کردن ندارید و بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که همه چیز را شرط بندی کنید. پس از باخت به صفر می رسید، بنابراین هیچ ترکیبی از استراتژی و شانس نمی تواند شما را نجات دهد.
استفاده دقیق از استراتژی مارتینگل تا زمانی که با از دست دادن کامل تمام سرمایه به پایان برسد، نرخ موفقیت 100٪ را ایجاد می کند.
کاربرد در معاملات
ممکن است فکر کنید که رشته طولانی از دست دادن، مانند مثال بالا، نشان دهنده بدشانسی غیرعادی است. اما زمانی که شما روی جفت ارزها معامله می کنید، آنها تمایل به روند دارند و روندها می توانند مدت طولانی ادامه داشته باشند. روند تا پایان دوست شماست. نکته کلیدی در استراتژی مارتینگل، زمانی که در معامله اعمال می شود، این است که با "دوبرابر کردن"، میانگین قیمت ورودی خود را کاهش دهید. در مثال زیر، در دو لات، به EUR/USD نیاز دارید تا از 1.263 به 1.264 صعود کنید تا به نقطه صفر برسید. همانطور که قیمت پایین تر می رود و شما چهار لات اضافه می کنید، فقط به آن نیاز دارید تا به جای 1.264 به 1.2625 صعود کنید تا به نقطه صفر برسید. هرچه تعداد بیشتری اضافه کنید، میانگین قیمت ورودی شما کاهش می یابد. اگر قیمت به 1.255 برسد، ممکن است 100 پیپ در اولین لات از EUR/USD از دست بدهید. از طرف دیگر، شما فقط به جفت ارز نیاز دارید تا به 1.2569 صعود کند تا به نقطه صفر برسد.
این مثال همچنین مثال روشنی از اینکه چرا به مقادیر قابل توجهی سرمایه نیاز است ارائه می دهد. اگر فقط 5000 دلار برای معامله دارید، قبل از اینکه EUR/USD به 1.255 برسد، ورشکست خواهید شد.جهت حرکت ارز در نهایت باید بچرخد، اما ممکن است پول کافی برای ماندن در بازار به اندازه کافی برای رسیدن به یک پایان موفق نداشته باشید. این نقطه ضعف استراتژی مارتینگل است.
چرا استراتژی مارتینگل با فارکس بهتر کار می کند؟
یکی از دلایل محبوبیت استراتژی مارتینگل در بازار فارکس این است که ارزها برخلاف سهام به ندرت به صفر می رسند. اگرچه شرکت ها به راحتی می توانند ورشکست شوند، اما اکثر کشورها فقط با انتخاب خود این کار را انجام می دهند. زمان هایی وجود دارد که ارزش یک ارز کاهش می یابد. با این حال، حتی در موارد کاهش شدید، ارزش ارز به ندرت به صفر می رسد.
بازار FX همچنین مزیت دیگری را ارائه می‌کند که آن را برای معامله‌گرانی که سرمایه لازم برای پیروی از استراتژی مارتینگل را دارند جذاب‌تر می‌کند. توانایی کسب سود به معامله گران اجازه می دهد تا بخشی از زیان خود را با سواپ جبران کنند. این بدان معناست که یک معامله گر مارتینگل زیرک ممکن است بخواهد از استراتژی جفت ارز در جهت سواپ مثبت استفاده کند. به عبارت دیگر، آنها با استفاده از ارز کم بهره وام می گیرند و ارزی با نرخ بهره بالاتر می خرند.
برای کسانی که سعی می کنند استراتژی مارتینگل را تمرین کنند، احتیاط زیادی لازم است، هرچند ممکن است برای برخی از معامله گران جذاب به نظر برسد. مشکل اصلی این استراتژی این است که معاملات به ظاهر مطمئن ممکن است حساب شما را قبل از اینکه بتوانید سود کنید یا حتی ضرر خود را جبران کنید، منفجر کنند. در پایان، معامله گران باید این سوال را بپرسند که آیا مایل به از دست دادن بیشتر سهام حساب خود در یک معامله هستند یا خیر. با توجه به اینکه آنها باید این کار را انجام دهند تا میانگین سود بسیار کمتری داشته باشند، بسیاری احساس می کنند که استراتژی معاملاتی مارتینگل ریسک بیشتری نسبت به پاداش دارد.
نتیجه گیری
استراتژی مارتینگل یک استراتژی معاملاتی پرریسک است که می‌تواند در کوتاه‌مدت سودآوری خوبی داشته باشد. با این حال، استفاده از این استراتژی به دانش و تجربه کافی نیاز دارد. در صورتی که از این استراتژی به درستی استفاده نشود، می‌تواند منجر به از دست دادن سرمایه زیادی شود. اگر قصد دارید از استراتژی مارتینگل استفاده کنید، توصیه می‌کنیم ابتدا آموزش‌های لازم را ببینید.
همچنین، می‌توانید برای یادگیری بیشتر در مورد فارکس و ارز دیجیتال، دوره‌های آموزش ارز دیجیتال و فارکس بورسا را تهیه کنید. این دوره‌ها توسط اساتید مجرب و با تجربه تدریس می‌شوند و به شما کمک میکنند تا دانش و مهارت لازم برای موفقیت در بازارهای مالی را کسب کنید.
لینک PDF مقاله استراتژی مارتینگل چیست؟
